بزرگنمايي:
پیام خوزستان- «فقط چند دقیقه طول کشید. بچه را برده بودم برای ثبت نام مدرسه، وقتی
برگشتم، خانه آوار شده بود.» این را صغری باقری یکی از ساکنان محله «پشت
کوه» میگوید.
در پی زلزله 5.7 ریشتری که ساعت 11:30 دقیقه صبح 17 تیر، مسجدسلیمان را
لرزاند، تعدادی از خانههای «پشت کوه» آوار شد؛ بیشتر خانهها هم ترک خورد.
گر چه مرکز زمین لرزه شهر «گلگیر» از توابع مسجد سلیمان بود اما
محلههای قدیمی شهر مسجدسلیمان بیشتر خسارت دیدند. پشت کوه (نمره 40)،
کلگه، دره خرسون، سبزآباد، سی برنج، نمره 8، بیبییان و… از این زلزله
آسیب دیدند. حالا با وجود بیش از 60 پس لرزه، اما بیشتر اهالی همچنان در
میان آوارها ساکن هستند.
صغری میگوید: چند روزی مهمان اقوام و آشنایان بودیم اما با این
گرانیها نمیخواستیم مزاحم کسی باشیم و به اردوگاه زلزله زدگان نقل مکان
کردیم.
او ادامه میدهد: مسئولان مرتب به اردوگاه می آیند، به ما گفتند به
عنوان خسارت دیده از زلزله نامنویسی کنیم اما تاکنون مشخص نشده چه تصمیمی
برای خانههایی که خراب شده گرفتهاند و هنوز تکلیف ما مشخص نیست.
لرزه بر پیکر خانههای سنگی
ساختمانهای نوساز مرکز شهر مسجدسلیمان، برای «نفت» است و آپارتمانهای نوساز هم برای کارکنان «سد».
کوچههای پیچ در پیچ محله پشت کوه (نمره 40) خاکی است. خانههای سنگی و
گِلی، پله پله تا کوه بالا رفتهاند و بعضی هم رو به دره. هشت تا 9 خانه
این محله در زلزله به طور کامل آوار شده و بقیه ترک برداشتهاند. اهالی اما
60 پس لرزه را هم تاب آورده و همچنان در خانههایشان ماندهاند.
فرزندان علیرضا نظرپور، در میان سقف و دیوارهای ترک خورده، روی زمین
خوابیدهاند. او میگوید: بخشی از خانه نشست کرده و همه اتاقها ترک
برداشتهاند، اما کار ما دیگر از ترس زلزله گذشته است چون پولی برای اجاره
خانه نداریم و مجبوریم در همین جا بمانیم.
صفدر مهمدی کربلایی نیز آنطور که میگوید، شغلش «کارگر سر فلکه» است. یک
هفته کار میکند و چند هفته بیکار. زن و فرزندش را به خانه اقوام برده و
خودش در خانه مانده است. او کوچه پلهای باریک را نشان میدهد و میگوید:
استاندار از همین جا آمد و خانههای ما را دید و گفت اینجا باید تخلیه شود،
ولی ما کجا را داریم که برویم، اجاره خانه گران است و پولش را نداریم.
محمدعلی داوودی هم که خانهاش در این زلزله خراب شده، میگوید: این شهر
همه مملکت را آباد کرد اما خودش خراب مانده است، نفت و گازش را بردند، الان
همه زمینها پوک و توخالی است و نمیتوان خانهها را دوباره در اینجا
بازسازی کرد، مسئولان این شهرستان در صورتی میتوانند به مردم کمک کنند که
بالادستیها به آنها اختیارات بدهند.
او میافزاید: به ما گفتهاند که خانهها را تخلیه کنیم چون در
زلزلههای بعدی، احتمال خطر جانی برای اهالی وجود دارد، اما با این وضعیت
اقتصادی نمیتوانیم خانههایمان را ترک کنیم زیرا ممکن است وسایل خانه به
سرقت برود.
سقفهای لرزان «بیبییان»
زمین لرزه مسجدسلیمان 153 مصدوم داشت و یک نفر نیز بر اثر سکته فوت کرد.
آن طور که مسئولان اعلام کردهاند در حدود 900 خانه شهری و روستایی به طور
کامل تخریب شدهاند. در حدود 9 هزار نفر نیز اعلام کردهاند منازلشان
خسارت دیده که تاکنون پنج هزار واحد کارشناسی شدهاند.
حسینعلی امیری، معاون رییس جمهوری روز جمعه از مناطق زلزله زده
مسجدسلیمان دیدن کرد و گفت: دولت در کنار مردم زلزله زده است. معاون
استاندار خوزستان نیز وعده کرده همه خسارت زلزله زدگان جبران میشود. مردم
اما هنوز دلشان قرص نشده است.
اهالی «بیبییان» زیر سقفهای ترک خورده، با دلهره زمین لرزه، روزگار
میگذرانند. احمد رحیمی که به همراه سه برادرش در یک ساختمان زندگی
میکنند، میگوید: فرمهایی پر کردیم اما تاکنون هیچ خبری نشده و تکلیف مان
را نمیدانیم، این خانهها از پیشتر به خاطر نشت نفت و گاز خطرناک بود،
حالا هم که زلزله آمده میگویند باید تخلیه شوند، البته ما احساس امنیت
نداریم که خانهها را ترک کنیم چون ممکن است سارقان وسایل ما را ببرند.
همسرش نیز میگوید: شبها را در حیاط خانه میگذرانیم، هر چند هوا خیلی
گرم است ولی ما خوابیدن زیر درخت را به چادرهای اردوگاه ترجیح میدهیم؛
حدود سال 81 بود که در مسجدسلیمان زلزلههای شدیدی آمد، مسئولان آمدند،
کارشناسی کردند و وعدههای زیادی دادند اما رفتند و پشت سرشان را هم نگاه
نکردند، به همین دلیل ما دیگر اعتمادی به آنها نداریم که خانههایمان را
خالی کنیم.
کمپی برای محلههای آلوده به نفت
زلزله زدگان در سالن ورزشی شهید بهنام محمدی در محله نمره 40 اسکان داده
شدهاند. این اردوگاه با تهویه و بهداشت مناسب، از نخستین روز وقوع زلزله
راه اندازی شده است.
مسئول کمپ زلزله زدگان مسجدسلیمان میگوید: در نخستین شب وقوع زلزله 25
خانوار (130 نفر) در این اردوگاه اسکان شدهاند، اما اکنون تعدادشان به 13
خانوار (75 نفر) رسیده است و فقط افرادی که منازلشان به کلی خراب شده در
اردوگاه مانده و بقیه بازگشتهاند.
فرنام صالحی میافزاید: در ابتدا 2 اردوگاه برای اسکان زلزله زدگان راه اندازی شده بود که اکنون یکی از آنها جمع آوری شده است.
به گفته وی غذای ساکنان اردوگاه را شرکت نفت تامین میکند و سایر
مسئولیتها بر عهده هلال احمر است و مشکلی از این بابت نیست، فعالان
اجتماعی نیز کمکهایی از جمله وسایل بهداشتی، پوشاک، وسایل بازی کودکان و
مواد غذایی خشک اهدا کردهاند.
پروانه صادقی از اهالی محله «دره خرسون» در زمان وقوع زلزله در خانه بود
اما شانس آورد که وقتی «خانه به دو نیم شد» فقط دستش شکست. او میگوید:
خانه مان دیگر قابل سکونت نیست.
او ادامه میدهد: بیش از یک هفته است که در چادرهای اردوگاه زندگی
میکنیم، مسئولان می آیند، عکس میگیرند و میروند اما تاکنون مشکلی حل
نشده است و تکلیف ما همچنان مشخص نیست.
همسرش، ایرج آتش دامن نیز که جانباز است و موج انفجار جنگ تحمیلی را تا
حالا همراه دارد، میگوید: خانههایی که در این زلزله آسیب دیده و یا خراب
شده، همه در مناطق آلوده به نفت و گاز مسجدسلیمان قرار دارد که از سال 1383
قرار بود جابه جا شوند.
او میافزاید: در این 15 سال اجازه بازسازی و نوسازی به ساکنان این
محلهها داده نشده و به دلیل همین فرسودگی بوده که خرابیهای زلزله در این
مناطق بیشتر بوده است.
آتش دامن ادامه می دهد: ساکنان این اردوگاه از روی ناچاری اینجا هستند، چون پولی برای اجاره و رهن خانه ندارند.
همچنین نباتی بگم سلیمانی با دخترهایش، چند روزی است که به اردوگاه آمده
است. او هفت فرزند دارد که سه نفر آنها ازدواج کردهاند و همسرش نیز از
کار افتاده است. تنها درآمد خانواده آنها 270 هزار تومان یارانه است. نباتی
دیروز میخواست خودکشی کند اما نگذاشته بودند. او هم خانهاش در محلههای
آلوده شهر است که سال هاست اجازه نوسازی نگرفته است.
او میگوید: بیشتر خانههای محله مان پیش از زلزله به تدریج مخروبه شده و
الان تقریباً محله متروکه است، ما چند شب زیر درختان کنار حیاط خانه مان
خوابیدیم اما ترسیدیم زلزله دیگری بیاید و زیرآوار بمانیم، به همین دلیل به
اردوگاه آمدیم، اما با این دخترها چطور میتوانم در اردوگاه زندگی کنم؟
نباتی با انتقاد از مسئولان مسجدسلیمان میگوید: قرار بود از این محله
آلوده به منطقه جدیدی منتقل شویم، میگویند خانههای ما آماده است و باید
قرعه کشی شود اما نمی دانم چرا خانههای ما را تحویل نمیدهند، مشکل کنونی
زلزله زدهها خوراک نیست، بلکه مشخص نشدن تکلیف آنها است و مسئولان باید
تکلیف ما را روشن کنند.
مرکز زمین لرزه 5.7 ریشتری
روستای گردشگری «گلگیر» که پنج سال است به شهر تبدیل شده، مرکز زمین
لرزه 5.7 ریشتری است. بسیاری از دیوارهای این شهر یک هزار و 89 نفری، خراب و
یا ترک برداشته است. برخی مناطق نیز دچار رانش شده است.
زهرا اله یاری دیوار خانهاش خراب و اتاقهایش ترک برداشتهاند. او
میگوید: در این هوای گرم کولرمان سوخته، مسئولان زیادی آمدند، قول دادند و
رفتند اما حتی یک پرده به ما ندادند که به جای دیوار خراب شده خانه آویزان
کنیم.
نوری جان بهرامی پیرزنی که با همسر پیر و از کارافتاده اش زندگی میکند،
نیز میگوید: شب و روز در گرما سر میکنیم و دولت کمکی به ما نکرده است،
به ما میگویند که وام 50 میلیون تومانی میدهند، اما من فقط یک گاو دارم
که روزی چهار کیلوگرم شیر آن را برای خرج زندگی میفروشم، این وام به درد
ما نمیخورد چون توان بازپرداخت آن را نداریم.
مسئول خدمات شهری شهرداری گلگیر نیز با اشاره به خسارت 70 تا 20 درصدی
به منازل این شهر، میگوید: خوشبختانه این زمین لرزه تلفات جانی نداشته اما
بیشتر خانهها به دلیل اینکه مردم توان مالی نداشته و از سوی دیگر دارای
بافت روستایی بوده و سالها تعمیر و بازسازی نشده، خسارت دیدهاند.
رضا منجزی میافزاید: در این شهر اردوگاه اسکان هلال احمر راه اندازی نشده، اهالی شهر شبها در حیاط خانهها و یا چادر میخوابند.
او با اشاره به رانش زمین در این شهر، هشدار میدهد: بیشتر خانهها
وضعیت خطرناکی دارند و اگر زلزله شدید دیگری بیاید همه آنها خراب میشود.
محرومیت در زادگاه نفت
وحید زمانی حموله نایب رییس شورای اسلامی شهر مسجدسلیمان به تازگی گفته
است: 63 درصد از مساحت مسجد سلیمان در حریم چاههای نفت وگاز قرار دارد،
بیش از 349 حلقه چاههای نفت وگاز در محدوده شهری است که تعداد زیادی از
این چاهها در مدارس ومنازل مسکونی واقع است و سلامتی ساکنان را تهدید
میکند. این در حالیست که زادگاه نفت همچنان در محرومیت است.
اکنون زلزله 5.7 ریشتری و پس لرزههایش نیز بیش از همه محلههایی را
خراب کرده که به دلیل نشت نفت بیش از 15 سال پیش قرار بود جابه جا شوند.
هزاران نفر اهالی این محلههای قدیمی که سالها با نشت نفت و گاز خو گرفته
بودند، حالا باید زیر سقفهای تَرَک خورده هر لحظه منتظر آوار زمین لرزه
باشند.
بهروز سلیمانی جوان حدود 23 ساله در بالای کوچه پلهای «پشت کوه»
چمباتمه زده است. میگوید: ما حق شهروندی نداریم، اینجا خیلی وقت است که
خانهها آوار شده، تمام خیابانها و کوچههایش هم خراب است، هیچکس به فکر
اهالی این شهر نیست و شرکت نفت همه ثروت این شهر را برده است؛ مسجدسلیمان
خیلی وقت است که زلزله زده است.