جلگه خوزستان چگونه به اين روز افتاد؟
گفتگو
بزرگنمايي:
خوزستان انلاين- هژير کياني اظهار کرد: خوزستان به عنوان قلب تپنده اقتصاد کشور و منابع سرشار، همواره نه تنها مورد توجه دولتها بوده بلکه نوسانات مختلف داخلي و خارجي و وابستگي اقتصاد کشور به نفت، سبب شده تا توسعه صنعتي در استان خوزستان بدون رعايت ملاحظات محيط زيستي انجام شود؛ توسعهاي که بيشتر در خدمت کل کشور بوده است و نه خود استان و هيچ برنامهاي جز قوانيني که براي همه کشور لحاظ ميشود، براي جبران پيامدهاي توسعه غالبا يکجانبهگرانه ديده نشده است.
وي افزود: در واقع خوزستان به يک کارگاه بزرگ صنعتي تبديل شده که در اين ميان، مردم و سلامت محيط زيست آنان بسيار کمرنگ ديده شده و بعضا مسئوليتگريزي مثلا در مورد فعاليتهاي نفتي به يک رويه عادي در شيوههاي بهرهبرداري تبديل شده است؛ آنگونه که در مورد کشت و توسعه نيشکر و و ساير صنايع از جمله صنعت فولاد و لولهسازي و پتروشيمي نيز همينگونه است و شورآبههاي ناشي از فعاليتهاي اين شرکتها يا راهي بيابانهاي خوزستان شده يا در تالابها رهاسازي شده است.
مطالباتي که در مجلس پيگيري نشد
کياني ادامه داد: در اين ميان، ناکارآمدي نمايندگان خوزستان در مجلس و عدم همگرايي کافي براي مطالبهگري در حوزه محيط زيست که با سلامت مردم و آينده اين استان رابطه تنگاتنگي دارد و از طرفي عدم وجود يک برنامه جامع کاربردي براي کاهش خسارتهاي وارد شده توسط دولت نيز، بر گرههاي کور حل مسائل محيط زيست استان افزوده است.
وي گفت: اين در حالي است که بسياري از اين مطالبات در حيطه وظايف منتخبان مردم در مجلس بوده که متاسفانه منافع حزبي و جناحي بر منافع استان و پايداري سرزمين ارجحيت داشته و اگرچه تلاشهايي شعارگونه انجام شده ولي دردي از مشکلات محيط زيست خوزستان درمان نکرده است.
اين فعال محيط زيست اظهار کرد: طبيعي است که منابع سرشار استان و بهرهبرداريهاي بيرويه و عدم رعايت الزامات محيط زيستي، خوزستان را به مجموعهاي از مسائل پيچيده محيط زيستي تبديل کند، يعني نگاه در بهرهبرداري ملي بوده ولي براي جبران حتي در مقياس استان هم نبوده و توسعه به هر قيمتي بر پيکره جلگه حاصلخيز خوزستان تحميل شده است.
وي افزود: ميتوان ادعا کرد که بعد از خسارات جنگ تحميلي، اين عدم رعايت الزامات محيط زيستي و توجه به حقوق طبيعي جلگه خوزستان و مردم بوده که زندگي مردم را با مشکل و آينده پايداري آن را با خطر مواجه کرده است.
عوامل بروز مشکلات زيست محيطي خوزستان
کياني ادامه داد: مثال روشن اين روند، سدسازيهاي بيرويه بر رودخانههاي خوزستان و انتقال بيرويه آب از سرشاخههاي رودخانهها از جمله کارون بوده که شاهرگ حياتي کشاورزي و اکوسيستمهاي آبي خوزستان است.
وي گفت: اگر بهرهبرداري غيراصولي از منابع نفتي رخ نميداد، آيا باز هم مردم دچار مشکل ميشدند؟ يا اگر توسعه ميادين نفتي در هورالعظيم با شيوههايي با اثرهاي تخريبي کمتر بر محيط زيست تالاب انجام ميشد، باز هم شاهد هجوم ريزگردها بوديم؟! علاوه بر اينها شاهديم که رهاسازي شورآبههاي صنعت نيشکر، معيشت جامعه بومي تالاب شادگان را تضعيف کرده و موجب کاهش محصول نخلستانها شده است.
اين فعال محيط زيست تصريح کرد: کوچ اجباري هزاران نفر در جريان سد کارون 3 و فاجعه سد گتوند نيز از ديگر پيامدهاي پروژههاي بدون در نظر گرفتن ملاحظات زيست محيطي در خوزستان بوده است.
وي گفت: مساله پسماندها و عدم مديريت شهرداريهاي خوزستان در ساماندهي اصولي پسماندها نيز بر مشکلات مردم در حوزه محيط زيست شهري افزوده است. از سوي ديگر نيز زيبنده مردم خوزستان نيست که با اين همه منابع آبي همچنان با مشکلات آب آشاميدني مواجه باشند.
پيامدهاي گرد و غبار در چند سال اخير
کياني با اشاره به مشکلات پديده گرد و غبار در خوزستان نيز اظهار کرد: پيامدهاي منفي گرد و غبار بر سلامت مردم، اقتصاد، گياهان و جانوران غيرقابل انکار است و هر کدام از اين موارد، نيازمند پژوهشهاي دقيق علمي و مستقل است تا ميزان خسارتهاي وارد شده در هر بخش مشخص شود.
وي افزود: از بروز اختلالات و بيماريها و حساسيتهاي دستگاه تنفسي گرفته و تاثير بر روان مردم و افزايش ميل به مهاجرت و کوچ از استان، نتايجي است که تحقيقات سالهاي اخير در زمينه گرد و غبار نشان ميدهد. از ديگر پيامدها ميتوان به کاهش محصولات کشاورزي در سالهاي با روزهاي پر گرد و غبار، کاهش بيش از 50 درصدي محصول زنبورداران استان و افزايش مصرف آب پس از وقوع اين پديده اشاره کرد.
اين فعال محيط زيست ادامه داد: اختلال در حمل و نقل و بخشهاي آموزشي، کاهش توليد برخي واحدها و نيز تاثير منفي بر صنعت گردشگري استان و افزايش مستقيم و پنهان هزينههاي درمان که به مردم تحميل ميشود و آسيبهاي طبيعي که به محيط زيست وارد ميآيد، از ديگر عواقبي هستند که در اين سالها با آن مواجه بودهايم و همچنان ادامه دارد.
وي گفت: نکته مهمتر اينکه با توجه به فعاليتهاي صنعتي و هواي آلوده به اين آلايندهها، ذرات گرد و غبار و ريزگردها به اين آلودگيها آغشته شده و ميتوانند در ريهها نفوذ کرده و در آينده موجب بروز عفونتهاي ريوي شود که باز هم مردم تحت فشار قرار ميگيرند.
با گرد و غبار چه بايد کرد؟
کياني اظهار کرد: براي حل پايدار پديده گرد و غبار به يک برنامه جامع نياز داريم و با توجه به تاثير اين پديده بر استانهاي مختلف، ضرورت وجود اين برنامه نمايان مي شود.
وي افزود: در اين شرايط ايجاد پژوهشکده کاربردي با همکاري نهادهاي بينالمللي مرتبط و کشورهاي همسايه که بخشي از کانونهاي طغيان ريزگرد در آنها وجود دارد و بررسي دقيق و يافتن عوامل بروز اين پديده و ارائه راهکارهاي علمي و کاربردي، ضروري به نظر ميرسد.
اين فعال محيط زيست گفت: فعال شدن دستگاه ديپلماسي کشور براي همکاريهاي مشترک کشورهاي داراي کانون ريزگرد و اجراي برنامه عمل مشترک و به طور کلي افزايش فعاليت ديپلماسي محيط زيست براي اجراي برنامههاي کاهش آثار کانونهاي خارجي ميتواند در کنار برنامههاي مهار ريزگردها در داخل کشور بسيار موثر باشد.
وي اظهار کرد: در خصوص کانونهاي داخلي که برخي توسط شرکتهاي نفتي از جمله در هورالعظيم ايجاد شده است، رهاسازي بدون قيد و شرط حقآبههاي مسدود شده و احياي سطح طبيعي تالاب ميتواند در کاهش ريزگردهاي داخلي و مهار آن کمک شاياني کند.
کياني افزود: از طرفي نيز توقف انتقال آب سرشاخهها، ميتواند راهکاري جهت برقراري جريان طبيعي آب در جلگه خوزستان و ادامه حيات طبيعي تالابها باشد.
وي با تاکيد بر ضرورت الزام شرکتهاي توسعه نيشکر براي ساماندهي پسابها و زهآبهاي شور خود گفت: شرکتهاي توسعه نيشکر حجم قابل توجهي از آب رودخانههاي استان و به ويژه کارون را مصرف ميکنند و با رهاسازي انبوهي از آبهاي شور، موجب از بين رفتن پوشش گياهي ميشوند. اين آب ها پس از تبخير، حجم قابل توجهي نمک بر جاي ميگذارد و در آينده نه تنها موجب بروز ريزگردهاي نمکي ميشود بلکه قدرت حاصلخيزي اين اراضي و امکان کشت گياه را براي هميشه از بين ميبرد.
اين فعال محيط زيست افزود: راهکار ديگري که ميتواند در سطح وسيعي به کار گرفته شود، تثبيت مکانيکي اوليه خاک و بذرکاري توام با آن است که در اصطلاح به آن نقشبندي خاک ميگويند؛ اين کار با استفاده از ماشينهاي مخصوص انجام ميشود و هزينه هاي کمتري نسبت به روشهاي رايج دارد و با استفاده از اين روش ميتوان سطح وسيعي را در مدت زمان کمي تثبيت کرد و در کنار آن، از نزولات جوي نيز بهره ميبرد.
وي ادامه داد: البته روش نهالکاري و درختکاري که معمولا در مصاحبهها به عنوان يکي از راهکارهاي حل مشکل گرد و غبار ميشنويم نيز خود جاي بحث دارد و نيازمند تحقيقات علمي دقيق است و در آن بايد ميزان مورد نياز آب و روش تامين آن با توجه به شرايط موجود آبهاي استان و نيز گونههاي گياهي مناسب براي کشت در نظر گرفته شود.
کياني با اشاره به پيامدهاي گرد و غبار بر محيط زيست انساني گفت: در شرايط گرد و غبار بيشتر به ارائه خدمات پزشکي و درماني به موقع نياز است و عملا جز مراقبت براي کاهش آسيبهاي ناشي از اين پديده، اقدام خاصي نمي توان انجام داد. اطلاعرساني به موقع، اقدامهاي فوري براي ايجاد شرايطي که کمترين آسيي به مردم و به ويژه کودکان و افراد مسن وارد شود و توزيع ماسک و درمان رايگان آسيبديدگان و بيماران در اين شرايط ضروري است.
حداقلها براي نجات محيط زيست خوزستان
وي اظهار کرد: بدون شک رهاسازي حقآبه تالابها و رودخانههاي استان که در اثر سدسازي، برنامههاي غيرکارشناسي انتقال آب از سرشاخهها و فعاليتهاي نفتي در هورالعظيم با محدوديت موجه شده است، حداقل اقدام عملي براي کاهش طغيان ريزگردها و مهار کانونهاي داخلي ست که دولتها بايد به آن عمل کنند تا از رنج مردم خوزستان کاسته شود.
اين فعال محيط زيست گفت: در واقع قرار نيست دولتها چيز جديدي به محيط زيست خوزستان اضافه کنند بلکه بايد محدوديتهاي ايجاد شده براي روند طبيعي اکوسيستمهاي آبي را بردارند و اگر بعد از آن اقدام بيشتري انجام دادند، ميتوانند مدعي خدمت به محيط زيست خوزستان باشند.
وي اظهار کرد: اگر چه تلاشهاي دولت براي رهاسازي حقآبه هاي طبيعي تالاب هورالعظيم را ارج مينهيم ولي برخي تناقضها در رفتارهاي دولت مدعي محيط زيست به ويژه در موضوع انتقال آب از سرشاخههاي کارون اين دستاوردها را کمرنگ ميکند و اميدواريم اين روند نيز مورد بازنگري قرار گيرد.
کياني ادامه داد: جلگهاي که هزاران سال به شکل طبيعي به حيات خود ادامه داده است، اکنون با هجوم توسعه يکجانبهنگرانه و افراط در سدسازيهاي اغلب فاقد ارزيابي محيط زيستي و طرحهاي انتقال آب از سرشاخهها و محدودسازي حقآبهها، مفهوم جلگه بودن خود را کمکم از دست داده است.
وي گفت: نه تنها اين جلگه که در اثر سيلابها باروري خود را بازيابي ميکرده است، امروز در محدوديت قرار گرفته بلکه به شدت مورد بهرهبرداري بيرويه توسط بخش دولتي و خصوصي قرار گرفته است و نه تنها چيزي به داشتههاي طبيعي و محيط زيست آن اضافه نشده بلکه بيشتر بهرهکشيهاي بيرويه و بارگذاريهاي غيراصولي بر پيکره اين جلگه را شاهد بودهايم.
همه آنها که به محيط زيست بيتوجهاند
اين فعال محيط زيست افزود: سدسازان تنها به سدسازي و اتمام طرحها و پروژهها بسنده کردهاند و نتيجه اين نگاه ميشود "سد گتوند". نفتيها نيز تنها به استحصال نفت و توسعه ميادين ميانديشند و رفع آلايندههاي نفتي در آسمان خوزستان در اولويتهاي بعدي فعاليت هايشان قرار ميگيرد. کشت و توسعه نيشکر به توليد شکر و اهداف سازماني خود فکر ميکند و نتيجهاش ميشود رهاسازي ميليونها مترمکعب شورآبه و زهآبهاي اين صنعت در جلگه خوزستان. در مقابل، اقدامات انجام شده جهت حفاظت از محيط زيست، متناسب با بهرهبرداريها و تخريبها نبوده و وضعيت موجود محيط زيست خوزستان برآيند اين روند است.
وي ادامه داد: محدودسازي جريان طبيعي آبها در جلگه خوزستان و آلودگيهاي ناشي از توسعهطلبيهاي بدون ارزيابي محيط زيستي، حيات تالابها و سلامت محيط زيست استان را با مسائل جدي و بعضا فجايعي روبهرو کرده است. يعني هم محدوديت ايجاد شده و هم آلودگي و اين نوع رفتار با منابع آبي، محيط زيست انساني و طبيعي را به شدت تحت تاثير قرار داده و به آن خسارت وارد کرده است.
کياني گفت: با توجه به مشکلات پيش آمده در عرصههاي زيست محيطي، خوزستان نيازمند يک برنامه جامع نجاتبخشي براي خروج از وضعيت موجود است.
-
چهارشنبه ۱۹ خرداد ۱۳۹۵ - ۷:۴۹:۱۵ AM
-
۲۴۴ بازديد
-
ايسنا
-
هژیر کیانی
لینک کوتاه:
https://www.payamekhuzestan.ir/Fa/News/4009/