کتابی برای مطالعه دوستان و دشمنان (آموزش) زبان انگلیسی
فرهنگی
بزرگنمايي:
خوزستان آنلاین - متن زیر در قالب معرفی و بررسی کتاب از سوی دکتر عباس امام، نویسنده، مترجم و عضو هیات علمی گروه زبان و ادبیات انگلیسی دانشگاه شهید چمران اهواز، در اختیار خبرگزاری ایسنای خوزستان قرار گرفته است.
به گزارش ایسنا ـ منطقه خوزستان، دکتر عباس امام (استادیار آموزش زبان انگلیسی ـ دانشگاه شهید چمران اهواز) نوشته است:
در شرایطی که طی دو ـ سه دهه اخیر در کشور ما افراد و جریاناتی در قالب دو رویکرد کاملا تقابلی، یکی به تقدیس زبان انگلیسی پرداخته و دیگری به نفرت پراکنی نسبت به این زبان بین المللی پرکاربرد و گویشوران آن مشغول هستند انتشار نسخه آفست کتاب کم حجم اما بسیار پربارTeaching and Assessing EIL in Local Contexts around the World (آموزش و ارزشیابی انگلیسی بینالمللی در گستره محیطهای محلی سرتاسر جهان) آن هم توسط دو تن از کارشناسان صاحب نام آموزش زبان انگلیسی در سطح جهان یعنی خانم سندرا لی مک کی (S. L. McKay) و آقای جیمز دین براون (J. D. Brown) تحولی است بسیار مثبت و دلگرم کننده و نویدبخش آغاز دورهای همراه با دوری از تعصب و کینهتوزی زبانی ـ فرهنگی از یک سو و همچنین عشق کورکورانه نسبت به این زبان، نسبت به رشته آموزش زبان و ادبیات انگلیسی و نسبت به گویشوران این زبان از سوی دیگر. این اثر که در سال 2016 از سوی انتشارات معتبر راتلج (Routledge) منتشر شده کاری است مشترک از دو نویسنده و پژوهشگر ارشد مطالعات آموزش زبان انگلیسی. پس، به همین دلیل قبل از اشاره به مطالب و سرفصلهای کتاب از آغاز بگویم که مخاطبان این کتاب میتوانند دبیران و استادان زبان انگلیسی، شخصیتها و نهادهای سیاسی ـ فرهنگی کشور، نهادهای عالی تصمیمساز و تصمیمگیر مرتبط با آموزش زبان انگلیسی در آموزش و پرورش کشور و نیز دانشجویان مجموعه رشته ـ گرایشهای زبان و ادبیات انگلیسی باشند. کتاب در 181صفحه (یک مقدمه 9 صفحهای، 7 بخش، یک پیوست و یک نمایه) تهیه و تدوین شده است.
اولین نکتهای که به عنوان مقدمه بحث باید به آن اشاره کرد این است که این کتاب از دیدگاه یکی از رویکردهای نوین آموزش زبان انگلیسی نوشته شده که در سطح جهان با عنوان World Englishes (انگلیسیهای چندگانه) شناخته میشود. رویکرد "انگلیسیهای چندگانه" با نام یکی از پژوهشگران و زبان شناسان برجسته هندی ـ آمریکایی به نام کچرو (B. B. Kachru) تداعی میشود (در کنار نام کسانی مانند Nation، Nelson و Kumaravadivelu). این نظریه مبتنی بر چند اصل به ترتیب زیر است:
1. امروزه در سطح جهان، دیگر پدیده یکدست، ناب، آرمانی، استاندارد و جهانشمولی به نام انگلیسی نداریم؛ آن چه وجود دارد انواع و اقسام گویشهایی از زبان انگلیسی هستند که با نامهایی مانند انگلیسی بریتانیایی، انگلیسی آمریکایی، انگلیسی استرالیایی، انگلیسی هندی، انگلیسی فیلیپینی، انگلیسی چینی، انگلیسی مالزیایی، انگلیسی آفریقای جنوبی و نظایر آنها شناخته میشوند.
2. براساس ارقام و آمار رسمی موجود، تعداد گویشوران این انگلیسیهای باصطلاح غیربومی در سطح جهان به مراتب بیش از گویشوران بومی زبان انگلیسی شده است و در واقع گویشوران بومی زبان انگلیسی در اقلیت قرار گرفتهاند!
3. هر کدام از این گویشهای چندگانه انگلیسی به لحاظ اصول علم زبانشناسی دارای مشروعیت سامانمندی و کاربردی هستند.
4. مدرسان زبان انگلیسی در سطح جهان امروز نیز تا بیش از 85 درصد، گویشوران غیربومی زبان انگلیسی هستند!
5. زبان انگلیسی امروزه دیگر ملک طلق و انحصاری بریتانیاییها، آمریکاییها و استرالیاییها نیست بلکه به زبان مشترک (lingua franca) و زبان بینالمللی (English as an International Language) بین شهروندان ملل گوناگون جهان تبدیل شده است.
6. تحمیل گونههای باصطلاح اصلی/بومی و دیرینهتر زبان انگلیسی به گویشوران دیگر زبانها و گویشهای غیربومی انگلیسی نه شدنی است، نه مقرون به صرفه است و نه با اصول دموکراسی در آموزش و پرورش همخوانی دارد.
7. در هر محیط آموزشی در هر نقطه از جهان، نیازهای بومی آموزشی (و از جمله نیازهای زبانی) باید در صدر اولویتها قرار گیرند.
به این ترتیب گمان میکنم روشن شده باشد که از دیدگاه این نظریه، گویشور بومی انگلیسی زبان که زمانی در یادگیری مهارتهای چهارگانه زبان انگلیسی (شنیدن، گفتار، خواندن و نگارش) آرمان همه رویکردهای آموزش زبان انگلیسی تلقی میشد از محوریت افتاده و امروزه نیازی نیست تا هر زبانآموزی که بخواهد زبان انگلیسی را فراگیرد خود را به هر آب و آتشی بزند تا تمام رفتارهای کلامی ـ زبانی وی رونوشت برابر اصل یک گویشور بومی انگلیسی زبان باشد.
نکته این جا است که طی سه دهه اخیر این رویکرد، انقلابی در رشته آموزش زبان انگلیسی ایجاد کرده، دهها همایش ملی و بینالمللی در آن راستا در سطح جهان برپا شده، نشریات دانشگاهی خاصی با همین عنوان به آن اختصاص داده شده، صدها کتاب و مقاله درباره آن به رشته تحریر درآمده و پایاننامههای کارشناسی ارشد و دکتری بسیار زیادی در زمینه این نظریه و کابردهای کوناگون آن تهیه و تدوین شده است.
بر همین اساس، نویسندگان صاحب صلاحیت کتاب در "مقدمه" اثر خویش تعریف سنتی "گویشور بومی انگلیسی" و "زبان معیار انگلیسی" را زیر سوال برده و با توصیه به دستاندرکاران برای "تعیین اهداف آموزشی واقع بینانه" (Introduction, p. xiv)، پیشنهاد خود را که توجه به تقویت مفهوم "معیارانگلیسی جهانی" (Global English Standard) است مطرح میسازند؛ مفهومی که خود بر اساس شش اصل قرار داده شده است (Introduction, p. xv). در همین راستا، مولفان همچنین این نکته را مطرح میکنند که بر خلاف روشهای گذشته آموزش زبان انگلیسی که زبانآموز را به تقلید مطلق از گویشوران بومی انگلیسی زبان وادار میکرد اکنون زمان آن فرارسیده که در کاربرد ارتباطی میان ـ زبانی و میان ـ فرهنگی بین گویشوران زبانها و نیز گویشهای گوناگون زبان انگلیسی بایستی اصل بر "قابل فهم بودن" (intelligibility) ساختارهای زبانی قرارگیرد (Introduction, p. xv)؛ معیاری که به باور آنان هم واقعبینانهتر و هم منصفانهتر است. مک کی و براون در ادامه تاکید میکنند که امروزه هدف آموزش زبان انگلیسی در سرتاسر جهان، بایستی گونه خاصی از زبان انگلیسی باشد که آنها آن را "انگلیسی بینالمللی" (English as an International Language) مینامند؛ گونهای از زبان انگلیسی که تعریف ویژگیهای آن از محلی به محل دیگر فرق میکند و به همین دلیل بایستی این گونه به صورت محلی و موردی (Locally defined) تعریف شود. این گونه زبانی انگلیسی که مولفان آن را "انگلیسی بینالمللی محلیگرا" (Locally defined EIL) مینامند، میتواند شامل ساختارهای آوایی، واژگانی، نحوی، و گفتمانی خاص زبان مادری زبانآموز انگلیسی باشد که شاید حتی قصد داشته باشد هویت زبانی ـ فرهنگی جامعه و زبان مادری خود را به عمد در آن بازتاب دهد.
تحت تاثیر همین دیدگاه است که در یکی از دورههای آموزشی دیداری ـ شنیداری زبان انگلیسی موفق یکی ـ دو دهه اخیر با عنوان Learning English with Mr. Duncan شخص آقای دانکن میگوید: «افراد بسیاری از من میپرسند که آقای دانکن بهترین لهجه برای یادگیری زبان انگلیسی کدام لهجه است؛ بریتانیایی یا آمریکایی؟ من در جواب میگویم هر کدام که برای شما راحتتر است! مجبور نیستید به خودتان فشار آورید تا حتما مثل بریتانیاییها سخن بگویید یا خودتان را اذیت کنید تا حتما مثل یک آمریکایی حرف بزنید. سعی کنید خودتان باشید!»
شاید به دلیل اعتبار این رویکرد عالمانه، منصفانه و دموکراتیک آموزش زبان انگلیسی در سطح جهان است که متوجه میشویم چرا در راس برخی نهادهای بینالمللی کسانی قرار دارند که از دیدگاه سنتی آموزش زبان انگلیسی تلفظ و سلاست بیان انگلیسی آنها دچار عیب و ایرادهای اساسی بسیاری است ولی در عین حال از نظر مجامع علمی به هیچ وجه انگلیسیدانی آنها محل تردید و خدشه و بیاعتباری نیست. به عنوان مثال، توصیه میشود به شیوه انگلیسی صحبت کردن پر مشکل ریاست پیشین سازمان ملل (بان کی مون)، ریاست آژانس بینالمللی انرژی هستهای (یوکیا آمانو)، ریاست سازمان ناتو (آندرس فوگ راسموسن) و یا بسیاری از گزارشگران و مجریان سیاهپوست، آفریقایی، عرب، ایرانی، ترک و چینی برنامههای تلویزیونی و رادیویی ماهوارهای دقت کنید که رفتار زبانی انگلیسی آنها به هیچ وجه مورد اعتراض سازمانهای متبوع آنها قرار نگرفته است. از سوی دیگر، این برداشت و رویکرد جدید زبانی یادآور نوعی مشابه (و البته نه یکسان) از زبان انگلیسی مهاجران غیراروپایی مقیم اروپا است که انگلیسی لهجهدار آنها را گروهی از پژوهشگران و زبانشناسان "انگلیسی جهان وطنی" (Cosmopolitan English) نامگذاری کردهاند.
حال، ممکن است این پرسش مطرح شود که: پس، تکلیف جایگاه گویشور بومی زبان انگلیسی به عنوان الگو و سرمشق یادگیری این زبان چه میشود!؟ برای پاسخ به این پرسش بهتر است به دیدگاه یکی دیگر از صاحب نظران برجسته بینالمللی آموزش زبان انگلیسی یعنی پروفسور جک سی ریچاردز (J. C. Richards) دقت کنیم که میگوید: «درگذشته، گویشوران بومی انگلیسی زبان خیالشان راحت بود که در گفتوگو با گویشوران غیربومی زبان انگلیسی مسؤولیت درک یا عدم درک گفتار آنها بر عهده گویشور غیربومی است که باید حداکثر تلاش خود را بکند تا متوجه نحوه سخن گفتن انکلیسی زبانها بشود. اما امروزه چه بسا این نحوه برخورد گویشوران بومی زبان انگلیسی نشانه نوعی "استعمار زبانی" و یا "استعمار فرهنگی" تلقی شود. در نتیجه، از گویشوران بومی انگلیسی زبان انتظار میرود تا در گفتوگو با افراد غیر انگلیسی زبان منظور خود را به آنان تفهیم کنند.»
(Jack C. Richards (2015). Key Issues in Language Teaching. Cambridge: Cambridge University Press. p. 17.
)
ریچاردز حتی در ادامه میگوید: «انگلیسی زبانهایی که هر روزه از زبان انگلیسی بینالمللی در تعاملات اجتماعی خود استفاده میکنند و همچنین مدرسان زبان انگلیسی و نیز استادانی که کارشان تربیت آموزش دهندگان زبان انگلیسی است باید بکوشند از نوعی زبان انگلیسی استفاده کنند که بر اساس واژههای پربسامد و پایه زبان انگلیسی باشد و از به کارگیری انگلیسی محاورهای محض، زبان مبهم، ساختارهای نحوی پیچیده و لهجهها و گویشهای محلی خودداری ورزند، بالاخص در تعامل با نوآموزان زبان انگلیسی (همان منبع، همان صفحه).
به این ترتیب گمان میکنم روشن شده باشد که نه متخصصان و کارشناسان ارشد رشته آموزش زبان انگلیسی قصد تضعیف و تحقیر زبانها، گویشها و لهجههای غیراستاندارد خود این زبان را دارند و نه در پی بیاعتبار ساختن زبانها و فرهنگهای دیگر جهان هستند. همچنین نهادهای علمی فرهنگی ـ سیاسی جهان مانند سازمان ملل، یونسکو، و بسیاری از رسانههای همگانی جهان نیز پیگیر چنین دستور کارهایی نیستند. اما ،متاسفانه، مثلا در کشور خود ما، برخی مدرسان ناآگاه زبان انگلیسی یا برخی والدین ناآگاهتر و ناآشنا با اصول فراگیری زبان انگلیسی چه بسا ناخودآگاه زمینه دور کردن بیدلیل فرزندان خود از زبان و فرهنگ پربار فارسی و ایرانی را فراهم میکنند. همچنین، تلاش بیش از حد دو وزارتخانه "علوم، تحقیقات و فناوری" و نیز "بهداشت، درمان و آموزش پزشکی" برای وادار ساختن اعضای هیات علمی دانشگاههای ایران به نوشتن مقالات علمی ـ پژوهشی به زبان انگلیسی و یا در نشریات معتبر نمایه شده در سامانههای انگلوساکسون در همین راستا قابل بررسی و انتقاد است!
از سوی دیگر، این را نیز یادآور شوم هیچ زبانشناس شناخته شدهای در غرب (قارههای اروپا و آمریکای شمالی) به رغم گستردگی و جهانگیر شدن کاربرد زبان انگلیسی در زمینههای گوناگون زندگی بشر، ادعای برتری زبان و فرهنگ انگلوساکسون بر سایر اقوام و ملل را مطرح نکرده است و حتی به صراحت این گونه ادعاها (ی فرضی) را مردود، غیر علمی و زیانبار عنوان کردهاند. اما برعکس این موضع، در این سوی کره خاکی به راحتی با چشم دیده و با گوش شنیده میشود که برخی گویشوران، ادبا و سیاستمداران زبان و فرهنگ خود را برتر از تمامی دیگر زبانها و فرهنگهای مرده و موجود جهان قلمداد میکنند!؟
در هر حال، با توجه به این که خطوط کلی دیدگاههای کتاب را معرفی کردیم، بهتر است به صورت خلاصه به مطالب هر یک از بخشهای کتاب به ترتیب اشاره کنیم. بخش یک به بررسی زمینههای اجتماعی و آموزشی کلاسهای زبان انگلیسی بینالمللی محلیگرای امروزه میپردازد. بخش دو به بررسی نقشهای زبانآموزان و مدرسان زبان انگلیسی بینالمللی و نیز تعاملات زبانی آنها در این نوع کلاسهای درس زبان انگلیسی اختصاص یافته است. نکته مورد توجه و بحث بخش سه، مسایل پیش رو در انجام ارزیابی نیازهای محلی و موردی کاربرد انگلیسی بینالمللی است. در بخش چهار، پنج و شش مسایل مورد توجه به ترتیب عبارتند از آموزش و ارزیابی دستور زبان انگلیسی، روانگویی/سلاست بیان و نیز جنبههای گوناگون سوادآموزی زبان انگلیسی. واپسین بخش کتاب، یعنی بخش هفت، نیز به چگونگی به کارگیری روشهای گوناگون در استفاده از فناوریهای نوین ارتباطی در کلاسهای مبتنی بر این رویکرد آموزش "زبان انگلیسی محلیگرا" پرداخته است.
همچنین، بیمناسبت نمیبینم به دلیل اهمیت علمی ـ آموزشی این رویکرد نوین، مفید و موثر آموزش زبان انگلیسی، ترجمه فارسی اصول کلی این رهیافت را که در قالب یک منشور در پایان کتاب (صفحات 171- 173) گنجانده شدهاند به خوانندگان ایرانی، مدرسان زبان انگلیسی در سطوح گوناگون، نیز افراد و نهادهای تصمیمساز و تصمیمگیر کشوری و نیز والدین گرامی قرار دهم:
اصل 1: با توجه به گونهگونی روشهای سخن گفتن به زبان انگلیسی و نیز با توجه به تنوع بسترهای اجتماعی، فرهنگی و زبانی یادگیری این زبان باید تمامی تصمیمات مرتبط با نیازهای زبانی بومی بر اساس اولویت عوامل اجتماعی و آموزشی محلی/کشوری صورت گیرد.
اصل 1.2: ضروری است تا باور پذیرفته شده و مسلط فعلی که گویشور بومی انگلیسی زبان را برتر از دیگران میداند شدیدا به چالش کشید، اما در عین حال باید منایع مالی و غیره را به کار گرفت تا مدرسان دوزبانه آموزش زبان انگلیسی به سطح بالایی از توانایی در زبان انگلیسی دست یابند و با شیوههای آموزش زبان دوم نیز به خوبی آشنایی داشته باشند.
اصل 2.2: ضروری است تا باور پذیرفته شده و مسلطی که فکر میکند کلاسهای "انگلیسی محض" (English –only ) پربازدهترین کلاس برای یادگیری زبان انگلیسی است کاملا به بوته آزمایش عملی گذاشته شود و افزون بر آن باید با دقت اندیشهورزی کرد تا از بهترین شیوه استفاده از زبان مادری زبان آموز برای پرورش توانایی زبانی فراگیران زبان انگلیسی استفاده کرد.
اصل 3.2: در محیطهای آموزش عالی و دانشگاهها باید در پرتو جمعیت دانشجویی و میزان استفاده از زبان انگلیسی در شرایط اجتماعی خاص آن محیط روش به کارگیری زبان انگلیسی به عنوان ابزار آموزش علمی و درسی کاملا مورد بازبینی قرار گیرد.
اصل 1.3: ضروری است تا باور پذیرفته شده رایج و گسترده فعلی که دلیل عدم توانایی فراگیران زبان انگلیسی در پایان شش سال کلاس زبان دورههای راهنمایی و دبیرستان (در قالب یکی ـ دو ساعت کلاس زبان انگلیسی) را نظام آموزش و پرورش معرفی میکند را مورد تردید قرار دهیم و در پی یافتن راه حلی واقعبینانهتری بر اساس آن چه که در شرایط آموزشی محدود فعلی قابل دستیابی است باشیم.
اصل 2.3: مدرسان زبان انگلیسی باید این نکته را بپذیرند که در مجموع زبانآموزان با مدرسان زبان از دو جنبه تفاوت دارند: نخست، توجه خاص به یادگیری زبان انگلیسی و دوم از لحاظ ویژگیهای سنی.
اصل 3.3: ضروری است تا مدرسان این شیوه آموزش زبان انگلیسی از تمامی ابزارهای در دسترس خود ،ازجمله ابزارهای واکاوی نیازها و نیز ابزارهای دقیق ارزیابی کارکردها استفاده کنند.
اصل 1.4: در روش آموزشی زبان انگلیسی بینالمللی، ضروری است تا مفهوم سنتی دستور زبان در آموزش زبان گسترده شود. باید توجه به شکلهای ظاهری اقلام زبانی در تمام سطوح به بافت اجتماعی ـ کاربردی آنها ارتباط داده شود تا این که تعیین "درست بودن" و یا "مناسب بودن" هر یک از اقلام زبانی با توجه به بافت اجتماعی خاص آن مورد توجه قرار گیرد.
اصل 2.4: ضروری است تا تمامی فراگیران زبان انگلیسی بینالمللی بدانند چه گونه معیارهای دستوری این زبان متناسب با منطقه جغرافیایی، سطح رسمی بودن شرایط محیطی و نیز گفتاری یا نوشتاری بودن زبان دستخوش تغییر میشود.
اصل 3.4: در تمامی کلاسهای آموزش زبان انگلیسی مبتنی بر این رویکرد و روش، باید اصل توجه به پرورش مهارتها و راهبردهای میان فرهنگی مد نظر قرارگیرد.
اصل 4.4: طراحی ابزارهای ارزیابی شناخت و توانایی کاربرد دستوری زبان آموز باید بر اساس هدف آزمون تعیین گردد.
اصل 1.5: توانایی سلاست بیان و روانگویی در این روش آموزش زبان عبارت است از یادگیری ویژگیهایی که باعث طبیعی بودن و قابل فهم بودن کاربرد این گونه از زبان انگلیسی.
اصل 2.5: آموزگارانی که قصد دارند مهارتهای گفتاری این گونه از زبان انگلیسی را در زبانآموزان خود پرورش دهند باید 12 نکته کلیدی مورد نیاز برای آموزش مهارت گفتاری زبانآموزان را به صورت جدی مورد توجه قرار دهند؛ یعنی معیارهایی مانند تعیین معیارهای قابل فهم بودن این گونه از انگلیسی، ایجاد انگیزههای لازم برای فراگرفتن آن و نیز پرورش توانایی سلاست و روانگویی از دیدگاه این رویکرد.
اصل 3.5: ضروری است مدرسان زبان انگلیسی به زبانآموزان خود گوشزد کنند تا اگر خواستار آن هستند که مهارتشان در استفاده از این گونه موسوم به زبان انگلیسی بینالمللی افزایش و ارتقا یابد باید آهستهتر و شمردهتر انگلیسی سخن بگویند.
اصل 1.6: از آن جا که تهیه و تدوین متنهای زبانآموزان ممکن است تحت تاثیر الگوهای خطابی حاصل از زبان مادری زبان آموز قرار گیرد، در نتیجه این گونه دورههای زبانآموزی باید زبانآموزان خود را با گزارههای محوری و اصلی ابعاد گوناگون زبانشناسی مقابلهای آشنا سازند؛ البته نه به هدف وادارساختن زبانآموزان به تقلید از الگوهای خطابی پرکاربرد مورد استفاده در زبان و فرهنگهای غربی بلکه به هدف کمک کردن به زبانآموزان تا بدانند چه طور تهیه و تدوین هر متنی میتواند تحت تاثیر مسایل فرهنگی قرار گیرد و آنان یادبگیرند در استفاده از الگوهای خطابی تصمیمات اثرگذاری انتخاب کنند.
اصل 2.6: از آن جا که ممکن است از فراگیران این گونه از زبان انگلیسی خواسته شود تا متنهایی را بخوانند که دارای ساختارهای روایی، توصیفی، تشریحی و یا استدلالی ناآشنا باشند، در نتیجه کلاسهای مهارت خواندن در دورههای انگلیسی بینالمللی باید توجه خود را معطوف به در اختیار گذاشتن عبارات و متنهایی کنند که با ساختارها و نظامهای زبان مادری زبانآموز تفاوت داشته باشند.
اصل 3.6: از آن جا که یکی از مزایای مهارت خواندن به زبان انگلیسی توانایی مشارکت فعال در گفتوگوهای جهانی و بینالمللی امروزه است، در نتیجه باید زبانآموزان را تشویق کرد تا هر آن چه میخوانند را با نگاهی انتقادی مورد مطالعه قرار دهند.
اصل 4.6: تهیه و تدوین ابزارهای ارزیابی دو مهارت خوانش و نگارش باید نسبت به زمینههای فرهنگی جامعه زبانآموز حساس باشند.
اصل 1.7: میل به استفاده و امتحان کردن پدیدههای جدید فناوریهای نوین ارتباطی ـ آموزشی در کلاسهای مبتنی بر این رویکرد زبان انگلیسی بینالمللی رمز موفقیت این گونه کلاسها است.
اصل 2.7: از فناوریهای نوین ارتباطی آموزشی میتوان هم برای واکاوی نیازهای زبانی زبانآموزان استفاده کرد و هم برای تقویت مهارتهای نوشتاری و گفتاری آنان.
اصل 3.7: فناوریهای نوین آموزشی به ویژه برای یاری مدرسان زبان در آموزش 12 توصیه آموزشی این رویکرد در راستای بالا بردن توانایی گفتاری فراگیران زبان انگلیسی بینالمللی بسیار موثر هستند و البته نه فقط برای ترویج معیار قابل فهم بودن انگلیسی بینالمللی بلکه همچنین برای تقویت انگیزه و توانایی ارتباطی فراگیران این گونه از زبان انگلیسی و شیوه آموزش آن.
انتهای پیام
لینک کوتاه:
https://www.payamekhuzestan.ir/Fa/News/50168/