بزرگنمايي:

پیام خوزستان - اهواز - شهدای مظلوم مدافع حرم با گمنامی و با نثار خون پاک خود جلوه ای از ایثار ، جهاد در راه خدا ، مردانگی و شجاعت را به جهانیان نشان دادند و با ایستادگی و مقاومت شر دشمن تکفیری و ملحد را از سر ملت های منطقه دفع کردند.
درست زمانی که داعش و تکفیری های متوحش با حمایت هم جانبه جبهه استکبار و چراغ سبز کشورهای حامی تروریسم همه تلاش خود را برای نابودی جبهه مقاومت ضد صهیونیستی و حرم آل محمد(ص) در عراق و سوریه به کار بردند این شهدای مدافع حرم بودند که سینه های مقدس و مالامال از محبت به خدا و اهل بیت عصمت و طهارت (ع) را سپر کردند و نگذاشتند تروریست های خونخوار به اهداف خباثت آمیز خود برسد.
عظمت اقدام بهنگام شهدای مدافع حرم شاید در پس ابرهای تیره و تبلیغات سوء برای بسیاری که از تروریسم و جنایت بیزار و متنفرند پنهان بماند ولی گذشت زمان نشان خواهد داد شهدای مدافع چه کار ارزشمندی را به سرانجام رساندند تا جهانیان به خصوص کشورهای خاورمیانه از شر این خون آشامان در امان بمانند.
با به صدا در آمدن خطر تکفیری ها و پیشروی سریع آنان به بخش های مهمی از عراق و سوریه ، داوطلبانی از گوشه و کنار کشورمان و آزادگانی از کشورهای افغانستان ، پاکستان ، لبنان و یمن به حرکت درآمدند و با اخلاص و جانفشانی های بی نظیر ، همه نقشه های جبهه استکبار و رژیم صهیونیستی که قصد داشتند جغرافیای سیاسی منطقه را همسو با اهداف درازمدت خود تغییر دهند ناکام گذاشتند.
در سرزمین خون و مقاومت ، خوزستان که بار هشت سال دفاع مقدس را صبورانه پشت سر گذاشند رادمردانی برای دفاع از حریم و حرم اهل بیت(ع) به پاخاستند که یکی از این دلاورمردان سردار شهید جان محمد علیپور بود.
سردارشهید جان محمد علیپوردر یکم دی ماه سال 1344در شهر هزار شهید اندیمشک دیده به جهان گشود و دوران نوجوانی او با روزهای پرتب و تاب انقلاب همراه شد.
در این میان او نیز با وجود اینکه تنها 12 سال داشت خود را به صف مبارزان و انقلابیون ملحق کرد و در تظاهرات حضور دائمی داشت تا اینکه ناقوس جنگ به صدا درآمد.
با شروع جنگ جان محمد تنها 15سال داشت و از طریق بسیج مسجد خود را به صف رزمندگان ملحق کرد. شروع کارش در جبهه پدافندی "کرخه" بود .در همان سال دوره تخصصی نظامی را گذراند.سال بعد در عملیات های فتح المبین و والفجر مقدماتی به عنوان نیروی خط شکن عملیات حاضر شد. پس از آن برای دوره تخصصی تانک به تهران رفت و در رسته زرهی ماندگار شد.سپس به عنوان یکی از موسسین و فرماندهان گردان مکانیزه لشکر 7 ولیعصر(عج) در عملیات های مهمی از جمله والفجر 8 ، کربلای 4 ، کربلای 5 و نصر 4 نقش آفرینی ها کرد. در عملیات کربلای 5 پس از انهدام تانکش توسط نیروهای دشمن بعثی دچار موح گرفتگی شد و ترکش به سرش اصابت کرد. پس از آن در عملیات والفجر 10 در حالی که تنها 22 سال داشت به عنوان یکی از فرماندهان جوان گردان مکانیزه لشکر 7 ولیعصر(عج) در منطقه حلبچه دلاورانه جنگید و از خود رشادت ها نشان داد و در این عملیات بود که شیمیایی شد.
پس از اتمام جنگ در تیپ یکم زرهی حضرت حجت (عج) خدمات بسیار داشت و نسل ها تربیت کرد و در فاصله کمی از طرف سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به عنوان پاسدار نمونه نیروی زمینی سپاه انتخاب شد.
بلافاصله پس از بازنشستگی این بار با محاسنی سفید و کوله باری از تجربه راهی کربلای شام شد.در ابتدا به عنوان مستشار ارشد نظامی مسئول آموزش زرهی جبهه مقاومت در سوریه شد و همزمان با آن مراکز متعدد تعمیرات زرهی را در آنجا سازماندهی کرد.این شهید گرانقدر با توجه به اشرافی که به جغرافیای سوریه داشت در مناطق مختلفی از جمله دمشق ، حلب ، حمص ، الحاظر ، حما ، خان طومان ، نبل و الزهرا و تدمر را به عهده گرفت.
اما دامنه فعالیت های او فراتر از منطقه تدمر بود و به عنوان یک فرمانده ارشد بر تمام مناطقی که تجهیزات زرهی (تانک و نفربر) در آنجا مستقر بود نظارت داشت.در حضور حدود سه ساله خود به یکی از مستشاران ثابت جبهه مقاومت تبدیل شد و در عملیات های مهمی از جمله آزادسازی حلب ، نبل و الزهرا ، شرق تدمر نقش آفرینی کرد.
در عملیات آزاد سازی شهرهای شیعه نشین نبل و الزهرا ، سردار علیپور به عنوان فرماندهی شجاع و متخصص یگان های زرهی را فرماندهی کرد و پس از آزادسازی ، یگان تحت فرمانش به منظور تثبیت منطقه فتح شده وارد شهر شد و سردار علیپور خود بر روی نخستین تانک پیشاپیش نیروهایش ایستاده بود و به ابراز احساسات مردم پاسخ می داد و سایر نیروها پشت سرشان وارد شهر شدند.
سرانجام در 12مرداد 1396به عنوان فرمانده ارشد زرهی جبهه مقاومت در منطقه عمومی تدمر در کمین نیروهای پایگاه نظامی آمریکا قرار گرفت و به فیض عظیم شهادت نایل آمد.
* خاطره ای از زبان همرزم شهید علیپور
شب عملیات آزادسازی منطقه شرقی تدمر در جلسه فرماندهی بودیم.حاج قاسم سلیمانی و سایر فرماندهان ارشد از جمله سردار علیپور روی نقشه مشغول بحث های تخصصی بودند و به دقت شرایط منطقه را تحلیل می کردند. بعداز طرح مسایل فنی و استراتژیک جلسه حالت دوستانه ای به خود گرفت.در این بین حاج قاسم سلیمانی به سردار علیپور به حالت شوخی گفت "من اسم محمد رو را شنیده ام ولی جان محمد رو نه " تو این جانش را کجا آوردی، شهید با خنده گفت: جان محمد یعنی جانم به فدای محمد(ص) که جلسه با عطر صلواتی همراه شد و دقیقا" همین طور هم شد. آن جلسه آخرین جلسه سردار علیپور بود و جانش را در راه محمد و آل محمد(ص) فدا کرد.
*سرکشی به خانواده های مسیحی
یکی از فعالیت های سردار علیپور دید و بازدید از خانواده های سوری در ایام میلاد حضرت مسیح(ع) بود .این کار شهید برای خانواده های مسیحی بسیار ارزشمند بود.اینکه می دیدند یک فرمانده شیعه ایرانی در چنین روزی به خانه آنها آمده باعث دلگرمیشان و همچنین وحدت ادیان در برابر دشمن بود.
* با این رفتار ابومحسن ارادتم به او بیشتر شد
شهید علیپور با وجود داشتن شخصیتی مقتدر و جدیت در امور نظامی ، انسان بسیار مهربان و رئوفی بود.صمیمیت و حسن خلق او باعث محبوبیت زیادش در بین نیروهای جبهه مقاومت شده بود یکی از همرزمان شهید نقل می کند که "قصان" محافظ سردار که از نیروهای ارتش سوریه بود به شدت تحت تاثیر وی قرار گرفته بود و به خاطر اینکه ارادتش را به سردار نشان دهد وی را به خانه اش دعوت کرد شهیدعلیپور هنگام ورود به خانه متوجه می شود که خانواده قصان بدون روسری هستند به همین خاطر قصان می گوید ما ایرانی ها رسم نداریم دست خالی به خانه کسی برویم.
همان لحظه با هم رفتند بازار دمشق و شهید علیپور برای خانواده قضان روسری خرید و گفت ما دوست داریم میزبان در حضور خودمان از هدیه ای که خریدیم استفاده کند .قصان می گفت با این رفتار ابومحسن ارادتم به او بیشتر شد.
* نابغه زرهی
در ابتدای جنگ تحمیلی سردار علیپور وارد رسته زرهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شد و سپس برای گذراندن دوره تخصصی تانک و نفربر به تهران رفت.او با وجود اینکه تنها 18سال داشت به خاطر شم نظامی و هوش و ذکاوت سرشارش توانست خود را در بین آموزش دیدگان دوره ، شاخص و توانمند نشان دهد و پس از بازگشت به خوزستان ، از موسسین و فرماندهان اولین یگان زرهی جنوب غرب کشور شد.
* اعزام به روسیه برای دوره آموز عالی زرهی
پس از پایان جنگ ، نیروهای نظامی کشور به منظور دستیابی به اطلاعات و آشنایی با تجهیزات و جنگ افزارهای به روز دنیا به آموزش نیاز داشتند. به همین منظور ستاد کل نیروهای مسلح در رسته زرهی تعدادی از فرماندهان جوان و کارآمد خود را برای دوره عالی نظامی در شهر مسکو پایتخت روسیه فرا خواند که سردار علیپور جزو اولین نفراتی بود که برای این دوره عالی نظامی انتخاب شد.در آنجا سردار علیپور خود را به عنوان یکی از دانشجویان برتر و شاخص معرفی کرد.
این نابغه زرهی آنچنان ژنرال های بزرگ روس را به چالش می کشید که ناچار به پرداختن به مسایلی می شدند که در حدود قرارداد آموزشی ما بین روسیه و جمهوری اسلامی ایران نبود. سرانجام سردار شهید علیپور در پایان دوره به عنوان دانشجوی ممتاز با نمره عالی فارغ التحصیل شد.
* عبور تانک از رودخانه ، برای اولین بار در کشور
سردار جان محمد علیپور پس از کسب تجارب بسیار در دوران دفاع مقدس و گذراندن دوره های آموزشی متعدد و مطالعات فراوان به منظور پیشبرد اهداف و ارتقای سطح زرهی کشور در صدد پیاده سازی و عملیاتی کردن آموخته هایش برآمد.
در این راستا پیشنهاد عبور تانک از رودخانه را مطرح کرد که پس از جلسات متعدد در نیروی زمینی سپاه این طرح به تصویب رسید.
در روز اجرای طرح سردار علیپور به خاطر حساسیت بالای کار و با توجه به احساس مسئولیتی که داشت تصمیم گرفت خودش با تانک از رودخانه عبور کند که این طرح با موفقیت به انجام رسید و این اولین بار بود که عبور از تانک از رودخانه خروشان در تاریخ نیروهای نظامی جمهوری اسلامی ایران اتفاق افتاد و این فتح بابی برای یگان های زرهی نیروهای نظامی کشور شد.
* انقلابی در زرهی سوریه
با آغاز جنگ در سوریه بخش قابل توجهی از نیروهای ارتش این کشور که بعدها "ارتش آزاد" نام گرفت از بدنه اصلی نیروی نظامی سوریه جدا شد.
از آنجایی که ارتش سوریه بر مبنای زرهی پایه گذاری شده بود بخش زیادی از توان دفاعی خود را برای مقابله با دشمن تکفیری از دست داد.
با توجه به شرایط پیش آمده و وضعیت بحرانی منطقه نیاز به آموزش و تربیت نیروهای کارآمد زرهی در سوریه به شدت احساس می شد. در جلسات متعددی که بین مستشاران ارشد ایرانی و فرماندهان ارتش سوریه در این زمینه برگزار شد و با توجه به پیشروی نیروهای تکفیری و حساسیت زیاد منطقه ، مساله طول دوره آموزشی اهمیت بسیار زیادی پیدا کرد.پس از ساعت ها بحث و کارشناسی طول دوره 6ماه تخمین زده شد.
اینجا بود که سردار عیلپور خود مسئولیت آموزش زرهی کشور سوریه را به عهده گرفت.در ابتدا به سازماندهی مراکز آموزش زرهی پرداخت و با برپایی کلاس های تئوری و عملی فشرده ، برخلاف تصور همگان موفق شد در کمتر از 2 ماه از نیروهای فاطمیون و داوطلبان سوری که هیچ آشنایی قبلی با تانک و نفربر نداشتند نیروهایی کارآمد برای میدان نبرد تربیت کند.
پس از اتمام دوره ، سردار علیپور فرماندهان ارشد ارتش سوریه را فراخواند و گفت هرکدام از نیروها را که می خواهید به انتخاب خودتان امتحان کنید. ژنرال ارشد سوری پس از آزمودن تعدادی از نفرات و مشاهده سطح آمادگی آنها. در این مدت کوتاه شگفت زده شد و در برابر همه نیروها به سردار علیپور نابغه زرهی جبهه مقاومت ادای احترام نظامی کرد.
* فرازی از وصیت نامه سردار شهید جان محمد علیپور
این کافران نبودند که خیمه امام حسین(ع) را به آتش کشیدند بلکه دیندارانی بودند که از دین به غیرنام هیچ نفهمیده بودند. بار الها مرا از آنانی قرار بده تا دینداریم بر پایه معرفت استوار باشد و با بصیرت در فتنه های روزگار که مرد از نامرد از هم جدا می شوند در صف حسین دورانم جان ببازم.
*حسن اخلاق شهید علیپور
سرتیپ علی اکبر پورجمشیدیان معاون هماهنگ نیروی زمینی سپاه پاسداران که خود از نزدیک شاهد رشادت ها ، ، فداکاری ها و حسن اخلاق شهید علیپور در سوریه بود می گوید: حسن اخلاق این شهید همه اطرافیان و نیروهای تحت امرش را جذب خود کرده بود به گونه ای که ارتباط بسیار برادرانه و صمیمانه ای بین آنان برقرار شده بود.
وی گفت: شهید علیپور روح بسیار لطیفی داشت . با کودکانی که پدر و مادر آنان توسط تروریست ها به شهادت رسیده بودند بسیار محبت می کرد و از آنان دلجویی می نمود.
سرتیپ پورجمشیدیان می گوید: شهید علیپور با ساکنان مسیحی شهر حلب نیز احترام می گذاشت و در ایام میلاد حضرت مسیح (ع) به آنان گل هدیه می داد و این عمل وی آنان را بسیار تحت تاثیر قرار می داد.
نخستین یادواره شهید جان محمد علیپور به مناسبت گرامیداشت اولین سالگرد شهادتش در سالن آیت الله خامنه ای مجتمع فجر اهواز با حضور جمعی از نمایندگان استان در مجلس شورای اسلامی ، خانواده های شهدا و عموم مردم برگزار و از تمبر یادبود این شهید رونمایی شد.
6065/6064