چاپ

پیام خوزستان - مشکلات تیم استقلال خوزستانِ قعرنشین در فصل هجدهم فوتبال تمامی ندارد و اکنون نیز تصمیمات نادرست و نبود تدبیر لازم، مشکلات این تیمِ در آستانه سقوط را دو چندان کرده است.
به گزارش ایسنا – منطقه خوزستان، آبی‌های خوزستان کار خود در فصل هجدهم فوتبال ایران را با هدایت داریوش یزدی آغاز کردند و در حالی که یزدی و شاگردانش چندان بد هم کار نمی‌کردند، به دلیل بی‌تدبیری و بی‌توجهی مدیریت‌های قبلی این باشگاه در پرداخت مطالب دیوید ساکونی بازیکن خارجی فصل‌های گذشته استقلال خوزستان، با رای فیفا پس از شکایت دیوید ساکونی به سود این بازیکن مواجه شدند و نه تنها شش امتیاز از امتیازاتی که این تیم به سختی جمع آوری کرده بود را به راحتی از دست رفت، بلکه از پنجره نقل و انتقالات نیز محروم شد تا در همین ابتدای راه در لیگ هجدهم کار سختی را در پیش داشته باشد.
درحالی‌که تیم تلاش می‌کرد هر طور که شده است خود را در پس بحران دچار شده، سرپا نگه دارد، اتفاق عجیبی رخ داد و در آستانه بازی با استقلال تهران، رییس هیات مدیره باشگاه از برکناری یزدی آن هم باتوجه به این‌که این تفکرات این مربی در ادامه راه به استقلال خوزستان کمک نمی‌کند و تیم نیاز به تغییرات دارد، خبر داد. تصمیمی که برخی کارشناسان فوتبال خوزستان، آن را پیش از رویارویی با استقلال تهران، غیرحرفه‌ای ‌دانستند. اگرچه مدیریت خیلی زود از سرمربیگری سیدسیروس پورموسوی در این تیم خبر داد ولی پورموسوی در حالی که مشغول به انجام مذاکرات نهایی و ثبت قرارداد خود با مسوولان باشگاه بود، یک‌باره به دلیل اتفاقاتی که شب بازی با استقلال تهران در خوابگاه باشگاه افتاد که البته هیچ وقت هم به صورت شفاف از آن گفته نشد، از پذیرفتن هدایت تیم سابق خود پشیمان شد و عطای سرمربیگری در استقلال را به لقای آن بخشید!
و این‌بار هدایت تیم به کریم بوستانی یکی دیگر از بزرگان فوتبال خوزستان رسید. بوستانی هم خوب می‌دانست که در این تیم که همه چیز خیلی سرجایش نیست، دوام نمی‌آورد ولی تصمیم گرفت که بماند و با همکاری ایمان مبعلی کاپیتان باتجربه و مهندس فوتبال ایران، ماموریتی ناممکن را ممکن کند. او پس از شکست برابر استقلال خوزستان در دو دیدار باقی‌مانده از نیم‌فصل اول به دو امتیاز رسید تا این تیم با 8 امتیاز راهی تعطیلات تقریبا دو ماه نیم‌فصل شود. تعطیلاتی که باشگاه استقلال برای بهره بردن از آن هیچ برنامه‌ای نداشت و همچون باشگاهی رفتار کرد که گویی تیمش با اختلاف بسیار نسبت به دیگر رقبا در صدر جدول قرار دارد.
در همین حال استقلالی‌ها که از پنجره نقل و انتقلات محروم بودند و شرایط بسیار سختی را پشت سر می‌گذاشتند، مسوولان باشگاه نه تنها چاره‌ای برای خروج از این بحران پیدا نکردند، بلکه در اقدامی بسیار جالب، عجیب و غیرفوتبالی با جدایی ایمان مبعلی و پیوستن او به کادرفنی فولاد موافقت کردند تا دست این تیم از بازیکن خالی‌تر از قبل شود.
در ادامه نیز یونس دلفی که مدت‌ها بود، پیشنهادهای خوبی از تیم‌های خارجی داشت، در نهایت به عضویت تیم شارلووا درآمد تا پول انتقال آن بتواند بخشی از مشکلات استقلال خوزستان را برطرف کند، اگرچه با گذشت چندین ماه از انتقال او گفته می‌شود، هنوز پول انتقال این بازیکن به باشگاه نرسیده است و در مجموع نیز مشخص نشد براساس چه تدبیری آن هم وقتی دست تیم از بازیکن خالی و شش امتیاز آن کسر شده بود و حتی نمی‌توانست بازیکن جدید جذب کند، باشگاه بعد از مبعلی این‌‌بار دست به انتقال دلفی زد.
همانطور که پیش‌بینی می‌شد، کریم بوستانی هم از استقلال خوزستان جدا شد و این‌بار کار به دستیار او کریم قنبری سپرده شد. او هم پس از دو سه بازی جای خود را به سید سیروس نعمتی‌نژادی سپرد که از ابتدای فصل گزینه سرمربیگری استقلال خوزستان بود. نعمتی‌‌نژاد که با استقلال در لیگ پانزدهم نیز قهرمانی را تجربه کرده بود، باوجود این‌که می‌دانست پذیرفتن هدایت این تیم که در قعر جدول فانوس به دست است و برای ماندن در لیگ برتر شرایطی بسیار سخت دارد، کار درستی نیست ولی به گفته خودش "به خراب شدن کارنامه‌اش فکر نمی‌کرد و برای کمک به استقلال" وارد میدان سخت رقابت شد.
عمر سرمربیگری نعمتی‌نژاد که از فوتبالیست‌های قدیمی و کاربلد خوزستانی است نیز در استقلال تنها دو بازی برابر تراکتورسازی و پارس جنوبی بود و مسوولان باشگاه بازهم در اقدامی عجیب دست به اخراج این مربی زدند تا خودشان پیش از این‌که سقوط استقلال خوزستان به لیگ یک حتمی شود، آن را به سمت سقوط هدایت کرده باشند. اقدامات این چنینی باشگاه این سوال را به وجود می‌آورد که چرا آن‌ها به جای برطرف کردن مشکلات، تنها دست به پاک کردن صورت مساله می‌زنند؟
به نظر می‌رسد عدم هماهنگی و نبود تدبیر لازم در هیات‌مدیره باشگاه استقلال خوزستان که داریوش یزدی هم پس از برکناری در این زمینه گفته بود که " قطعا اعضای هیات مدیره با هم سنخیت نداشتند و هر کدام از این‌ها می‌خواستند دیگری را نقض کنند و کنار بزنند و در واقع ارزشی برای حرف هم قائل نبودند. همچنین اعضای هیات‌مدیره تجربه خاصی هم نداشتند. آن‌ها هم که تجربه داشتند، کمکی نکردند"، اکنون در این برهه با تغییرات بسیاری که در راس کادرفنی تیم وجود دارد، به اوج خود رسیده است و خود مسوولان باشگاه هستند که به جای آرامش بخشیدن به تیم و دوری آن از حواشی، با اقداماتی غیرفوتبالی شرایط سقوط را فراهم می‌کنند و با این اقدامات به گونه‌ای در حال افتادن از چاله به چاه هستند.!
برخی مردم خوزستان و حتی کارشناسان فوتبال استان بر این باورند که مسوولان باشگاه استقلال از ابتدای فصل به دنبال تیم‌داری نبودند ولی وقتی مجبور به ادامه کار شدند، با عدم حمایت به موقع از تیم و تصمیمات عجیب، نسخه فروپاشی تیم را پیچاندند. موضوعی که اگر صحت داشته باشد به معنای زیر سوال بردن فوتبال خوزستان و توهین به علاقه‌مندان خوزستانی به این رشته است.
اکنون به نظر می‌رسد استقلال خوزستان با این نوع مدیریت کاملا از مسیر اصلی خود جدا شده و کاملا در سرازیری سقوط قرار گرفته است. البته فصل هجدهم لیگ برتر نه تنها برای استقلال، بلکه برای فوتبال خوزستان خوب نبوده است زیرا در پی همین بی‌تدبیری‌ها و تصمیمات نادرست، ریشه به تیشه تیم‌های استان زده شد و اکنون نیز نفت آبادان و نفت مسجدسلیمان از شرایط چندان خوبی برخوردار نیستند و احتمال این‌که پس از استقلال خوزستان یکی دیگر از نمایندگان خوزستان نیز از کاندیدای سقوط باشد، وجود دارد.
شش بازی سرنوشت‌ساز برای استقلال خوزستان و بقای آن در لیگ باقی‌مانده است. دیدارهایی که موفقیت در آن برای فرار از سقوط، تنها همت مسوولان باشگاه و شرکت گروه ملی را می‌طلبد تا تیم قهرمان خوزستانی فرونپاشد و به سرنوشتی چون استقلال اهواز دچار نشود و قدمت فوتبال خوزستان زیر سوال نرود.
یادداشت از پریسا زنگنه‌منش، ایسنا خوزستان
انتهای پیام