پیام خوزستان
زنانِ دستفروش را دریابید
دوشنبه 23 ارديبهشت 1398 - 03:31:54
پیام خوزستان - اهواز - پایگاه خبری خورنا مطلبی با عنوان "زنانِ دستفروش را در یابید" منتشر کرده است.
دست‌های خالیشان را با بسته‌های مسواک، جوراب، آدامس، ناخن‌گیر و هر کالایی که نیاز روزمره مشتریانشان باشد پر میکنند و وارد اجتماع میشوند؛ میتوانستند در ساده‌ترین حالتِ ممکن، دستانشان را به جیب مردم گره بزنند و آبرویشان را خرج شکمشان کنند اما این زنان دستانشان را به آسمان گره زده‌اند.
دایره لغات دستفروش‌ها با بیمه، حقوق، عیدی و مزایا غریبه است؛ تعریف شغل آن‌ها دست‌هایی است که با کالاهایی ریز پر میشود و پاهایی که آن‌ها را کوچه به کوچه‌ی شهر میکشاند تا با پول حلال چرخ روزگارشان را هرچند کند و ملال‌آور اما بچرخانند.
هر شغلی که به تبع آن درآمدی حاصل میشود یعنی اینکه وجود دارد و میتواند بر اجتماعات بشری تاثیرگذاری مفید و یا حتی مخرب داشته باشد؛ اگر با یک قاچاقچی موادمخدر هم‌صحبت شوید قطعا خودش را یک بیزینس‌مَن معرفی میکند! چون در باورهایش از این محلِ کسبِ درآمدِ هرچند نامشروع برای خودش شغلی تراشیده و معتقد است که کار او یک نوع تجارت است که مشتری‌های خاص خودش را دارد! یک قاچاقچی موادمخدر هرچقدر هم باورهای عمیقی نسبت به شغلش داشته باشد اما نمیتواند بر باورهای ما نسبت به پوچ و منفی بودن این باصطلاح شغل، اثری بگذارد و ما را متقاعد کند اما قضیه به همین جا خاتمه پیدا نکرده و از آن سمت بام نیز افتاده‌ایم زیرا متاسفانه ما برای تعریف شغل‌های اجتماع در ذهن‌هایمان یک چارچوب معین را مشخص کرده‌ایم که در صورت خروج از این چارچوب معین، آن شغل حتی علی‌رغم وجود و مفید بودنش،در اجتماعات ما وجود خارجی نخواهد داشت.
شما می توانید دکتر، مهندس، معلم، خبرنگار، تکنسین برق، اتاق عمل، کارمند، نانوا، راننده، پلیس و یا هر شغل شناسنامه‌دار دیگری باشید اما شما حق ندارید دست‌فروش باشید در اجتماع ما، هر شغلی، صنف ، جایگاه و حقوق مشخصی دارد و تنها دلیل تعلق گرفتن تمام این مزایا به یک شغل، مفید بودن آن برای جوامع انسانی است چیزی که قطعا قابل انکار نیست اما آیا انسانیت یک دستفروش که برای جلوگیری از متزلزل شدن بنیان خانواده و به تبع آن هدر رفتن نیروهای انسانی کارآمدی که هر خانواده میتواند تحویل اجتماع دهد وارد این شغل شده است قابل انکار است.
شهرداری می تواند برای جلوگیری از تخریب فضای شهری و حفظ نظم و ترتیب مانع حضور آنها شود اما این تنها ظاهر قضیه است؛ با حذف دستفروشان میتوان ظاهر شهرها را سرپا نگه داشت اما باطن آنها را چه آسیب‌هایی که از نابهنجاری‌هایی که به تبع حذف شغلِ شریفِ دست‌فروشی بر جامعه وارد میشود میتواند باطن اجتماع را به آتش بکشد و اگر ریشه‌های یک اجتماع سست شود قطعا رشدی در پی نخواهد داشت.
دستفروشی قشری است که اعضای متفاوتی با رده‌های سنی مختلف را شامل خود کرده است و علی‌رغم اینکه مردان درصد زیادی از آن را به خود اختصاص داده‌اند اما وقتی وارد بازار بزرگ نادری اهواز یا مناطق بالانشین شوید این زنان سرپرست خانوار هستند که بیش از بقیه توجهتان را به خود جلب میکنند؛ شاید رقابت مردان دستفروش تنها با مغازه‌داران و کسبه باشد اما زنانِ دستفروشِ اهوازی حتی باید با مردان دستفروش نیز برای به دست آوردن یک لقمه نان حلال بجنگند؛ سامان‌دهی‌های مقطعی متعددی توسط مدیران شهری برای دستفروشان اهوازی انجام شده است که قطعا به جایگاه زنان دستفروش در آن کمتر توجه شده است، یک زن دستفروش در اهواز، نباید جای مرد دستفروشی را اشغال کند و همزمان نیز باید حواسش جمع باشد که اقتصاد هسته مرکزی شهر را فلج نکند و با ارزان‌فروشی‌هایش خلق کسبه را تنگ نکند! یک زن دستفروش باید تمام این بایدها را برای کسب روزی حلال به جان بخرد، او ترجیح میدهد فلج کننده‌ی اقتصاد مرکزی شهرش شود اما دلیل نابه‌هنجاری‌های رفتاری و اخلاقی شهرش نباشد.
چادر را تا روی چشمانش پایین آورده، ماسک فیلتردار هم زده و به نظرم این عاقلانه‌ترین و آخرین گزینه انتخابی برای بانویی است که میخواهد دستفروشی کند و شناخته نشود، کسی چه میداند شاید این زن همان همسایه دیوار به دیوارمان باشد که با سیلی صورتش را سرخ نگه داشته و ما بی‌خبریم؛ به نیت خرید جوراب جلو میروم، صریح و قاطعانه میگوید “3جفت 10هزار تومن”؛ خستگی در صدایش ریشه دوانده و معلوم است که چانه‌زدن‌های امروز بدجور کلافه‌اش کرده است؛ اسمش را علی‌رغم اینکه میدانستم به جوابی نمیرسم میپرسم و او میگوید”بنده خدا هستم”،شهر پر از هیاهو وصداست اما سکوت این زن ریشه در آلامی دارد که در جانش دویده است؛ چندسالی میشود که همسر معتادش رهایشان کرده است و طبق گفته خودش با وجود موقعیت ازدواج مجدد ترجیح داده تا در کنار فرزندانش باشد و سرپرستی خانوارشان را به دوش بکشد.
از او میپرسم که آیا به بهزیستی یا کمیته‌امداد جهت دریافت خدمات مراجعه کرده است و او میگوید در حال حاضر تحت پوشش بهزیستی است اما خدمات و حقوقی که از این نهاد دریافت میکند جوابگوی نیازهای فرزندانش نیست و او برای تامین یک زندگیِ حداقلی به دستفروشی روی آورده است؛ از خاطره روزهای اولی که به این شغل آمده بود میگوید اینکه اولین روز نمیدانست وقتی مامورها می‌آیند باید سریع بساطش را جمع کند و فرار کند، اینکه مردان دستفروش با دادوبیداد مشتری‌هایش را میپراندند اما حالا به یک تجربه قابل قبولی رسیده و از نظر خودش لااقل در بحث دست‌فروشی میتواند گلیمش را از آب بیرون بکشد.
مرضیه، زن جوان بیست و چندساله‌ای است که بچه شیرخواره‌اش را همراه خودش می‌آورد اما خب دستفروشی شغلی نیست که تا پایان تایم کاری برای فرزندان کارمندانش مهدکودکی را در نظر بگیرد هوای اهواز به فصل‌های تب‌دارش نزدیک میشود و خدا میداند این بچه چگونه این روزهای طاقت‌فرسا را به جان خواهد خرید؛ مرضیه با دست اشاره میکند که بروم، شاید فکر میکند مانع کارش شده‌ام، سعی میکنم سر صحبت را با او باز کنم اما او میگوید وقتی برای صحبت‌هایی که راه به جایی نمیبرد ندارد و ترجیح میدهد به جای شکوه و گلایه، برای فروش عروسک‌های دست‌سازش تلاش کند.
بر اساس آمار رسمی، بالاترین نرخ کشوری زنان سرپرست خانوار در استان خوزستان است و این در حالی است که نرخ درآمد سرانه ما از متوسط کشوری بیشتر است توزیع نامناسب ثروت و فاصله طبقاتی که روز به روز به طبقات آن افزوده میشود خود تنها بخشی از دلایلی است که این چالش را برای استان رقم زده است؛ در حال حاضر نیز بیش از 33هزار بانوی سرپرست خانوار در خوزستان وجود دارد که برای اینکه بتوانند از خدمات بهزیستی استفاده کنند و عضوی از این نهاد باشند برایشان شرط و شروط گذاشته‌اند، اینکه حقوق وزارت کار هرچقدر باشد باید حقوقشان کمتر از 40درصد آن باشد تا بتوانند از بهزیستی خدمات بگیرند، خدماتی که بعد از توانمند شدنشان قطع و به سرپرست خانوار دیگری تعلق خواهد گرفت اما در این میان زنان بسیاری هستند که علی‌رغم وجود این ارگان‌ها و خدمات، دست‎‌هایشان را به زانو زده‌اند و با دستفروشی خانه و فرزند را به بهترین شکل ممکن اداره میکنند.
ما عادت کرده‌ایم به جای حل مشکلات صورت مسئله‌ها را پاک کنیم اما دستفروشی زنان در اهواز مسئله حل نشدنی نیست؛ درنظر گرفتن جایگاهی در شان بانوان، تجمیع و سامان‌دهی بانوان دستفروش اهوازی توسط ارگان‌های مربوطه، ایجاد صنف دستفروشان و رقم زدن فضا به صورتی که ضرری برای کسبه و دستفروشان نداشته باشد تنها بخشی از اقدامات عملیاتی است که میتواند کلانشهر اهواز را به سمت پیشرفت روزافزون سوق دهد.
مدیران شهری اهواز، در سالهای گذشته مکان‌های مختلفی را به صورت موردی و مقطعی برای دستفروشان درنظر گرفته‌اند که به علت اتخاذ سیاست‌های نادرست در انتخاب محل مناسب با شکست روبه‌رو و باعث شد تا بیشتر به این چالش دامن زده شود؛ جابه‌جایی و تخریب دستفروشی برای رسیدن به هدف‌های لحظه‌ای تنها کارکرد یک مسکن دارد که فقط برای مدت کوتاهی میتواند شهر را در حالت ایده‌آل قرار دهد اما درصورتی که با دیدی باز و به عنوان یک شغل به دستفروشی نگاه کرده و شرایط را برای جاسازی و توانمندسازی این شغل به خصوص برای بانوان سرپرست خانوار انجام دهیم قطعا در طولانی مدت شاهد اثرات ماندگاری خواهیم شد که اکنون نیز دور از انتظار نیست؛ و فراموش نکنیم که دستفروشی شغل است و زنان دستفروش وجود دارند، لطفا آنها را ببینیم.
9887/6002

http://www.khozestan-online.ir/fa/News/118470/زنانِ-دستفروش-را-دریابید
بستن   چاپ