پیام خوزستان
ادامه خودسوزی هورالعظیم در میان وعده های بی سرانجام ؛
آب؛ تنها مرهم خودسوزی هورالعظیم است
شنبه 23 تیر 1397 - 9:11:52 AM
ایرنا
خوزستان آنلاین - اهواز - هورالعظیم دوباره به خودسوزی افتاده است. بیش از 10 روز است که دود غلیظ از نیزارهای تشنه هور بلند می شود. تا حالا حدود 17 هزار هکتار سوخته است؛ یک هزار و 800 هکتار در بخش ایرانی و مابقی در بخش عراقی این تالاب مرزی.
دود غلیظ خودسوزی هور، مرزها را هم درنوردیده و نفس مردم در شهرهای غربی و مرکزی خوزستان را بندآورده است. با احتمال بروز تنگی نفس برای شهروندان، ستاد بحران در شهرستان هویزه نیز به حالت آماده باش درآمد.
هورالعظیم، آخرین بازمانده تالاب های بین النهرین، در جنوب غربی کشور، در خوزستان قرار دارد. یک سوم این تالاب با مساحت بیش از 100 هزار هکتار در ایران و دو سوم مساحت آن در عراق است. این تالاب که از نظر زیستگاهی و تنوع زیستی اهمیت بسزایی دارد، همچون تالاب های دیگر خوزستان، روزگار سختی را می گذراند و منابع تغذیه این تالاب از رودخانه های کرخه و دجله به شدت کاهش یافته است. هورالعظیم از زمان خشک شدن مهمترین کانون تولید گرد و خاک در منطقه بوده است. مسئولان استانی وعده کرده اند که برای خاموش کردن آتش هورالعظیم با مقامات عراقی مذاکره می کنند تا بتوانند از بالگردهای آبپاش استفاده کنند. در نشست اخیر با استاندار بصره در آبادان نیز این مساله مطرح شد اما راه به جایی نبرد زیرا هورالعظیم در استان میسان عراق قرار دارد و نه استان بصره.
درباره خودسوزی ادامه دار هورالعظیم با معاون محیط زیست طبیعی حفاظت محیط زیست خوزستان به گفت وگو نشسته ایم. سید عادل مولا که پیش از این نسبت به آتش سوزی و مرگ و میر آبزیان تالاب هشدار داده بود، معتقد است: «تامین آب مورد نیاز هورالعظیم تنها راه پایان دادن به خودسوزی تالاب است.»
 سوال: این نخستین بار نیست که هورالعظیم به خودسوزی می افتد. دلیل این آتش سوزی های سالانه در تالاب چیست؟
با توجه به دمای بالا و خشک شدن نیزارهای تالاب، فقط یک شعله کافیست تا آتش سوزی به راه بیفتد. عامل این آتش می تواند افراد باشند و یا اشیائی که در طبیعت رها می شوند، مانند شیشه و یا حتی بطری های پلاستیکی. البته بیشتر آتش سوزی اخیر (15 هزار هکتار) در بخش عراقی تالاب بوده که کاملا خشک است و آتش سوزی در بخش ایرانی به دلیل مرطوب بودن قسمت هایی از هور اکنون خاموش شده است. حریق در بخش عراقی اگرچه کم شده اما هنوز ادامه دارد.
 سوال: آتش سوزی در بخش عراقی تالاب است. آیا خاموش کردن آن بر عهده ماست؟
خیر، کشور عراق باید آن را مدیریت کند. اما ما می توانیم کمک کنیم و باید برای نجات تالاب کمک کنیم. زیرا در واقع هر دو بخش هورالعظیم، یک زیستگاه را تشکیل می دهد. مثلا می توانیم در قالب تفاهم نامه برای مدیریت تالاب اقدام کنیم چون مشکل اصلی ما کمبود آب نیست، بلکه سوءمدیریت آب است.
 سوال: مسئولان استانی از لزوم بکارگیری بالگردهای آبپاش برای خاموش کردن آتش سخن گفته اند. به نظر شما این بهترین راهکار خاموش کردن آتش سوزی هورالعظیم است؟
معتقدم بالگردهای آبپاش دردی را دوا نمی کند. زیرا آب زیادی برای خاموش کردن آتش لازم است و از سوی دیگر این آب ها به دلیل دمای بالا، دوام نمی آورد و در عرض چند دقیقه تبخیر می شود. تنها راه خاموش کردن آتش و جلوگیری از آتش سوزی مجدد، دادن حقابه است. آب تالاب باید به هر نحوی تامین شود.
 سوال: قرار بود که لااقل برای جلوگیری از ریزگردها نیاز آبی (حقابه) هورالعظیم تامین شود.
همه می دانند که نیاز آبی تالاب باید تامین شود اما این فقط روی کاغذ نوشته شده. حقابه مصوب تالاب 1.6 میلیارد مترمکعب است ولی اکنون هیچ آبی وارد تالاب نمی شود. از یک ماه پیش میزان ورود آب به تالاب کم شده و اکنون به صفر رسیده و بخش وسیعی از تالاب خشک شده است. البته پارسال بارندگی در بالادست تالاب زیاد بود و به همین دلیل کشاورزان هم آب زیادی از رودخانه کرخه برداشت نکردند و شرایط آبی تالاب بهتر بود، اما این نباید ما را خوشحال کند زیرا باید حقابه تالاب یک آب دائمی باشد تا خشک نشود.
 سوال: اینطور که گفته شده کمبود آب در حوزه رودخانه کرخه شرایط را بحرانی کرده است. با رهاسازی بیشتر آب از سد کرخه مشکل مرتفع می شود؟
متاسفانه حتی اگر از سد کرخه هم آب رها کنند بازهم تالاب بی نصیب می ماند. چون در بالادست این حوزه مدیریت خوبی روی منابع آبی صورت نمی گیرد. تنها در صورتی آب به هورالعظیم که در پایین دست رودخانه است، می رسد که برداشت های بالادست را مدیریت کنند. در تالاب شادگان هم که در انتهای حوزه رودخانه مارون- جراحی قرار دارد، با همین مشکل روبه رو هستیم. آبی که از سد مارون رهاسازی می شود، به شهرستان رامشیر نرسیده تمام می شود و هیچ آبی به شهرهای پایین دست مثل شادگان و تالاب نمی رسد. بیشتر برداشت های آب در بالادست برای کشاورزی است، در صورتی که اگر وام کم بهره یا بدون بهره به کشاورزان برای تغییر در روش آبیاری و جایگزینی آبیاری تحت فشار بدهند می توان با صرفه جویی بخشی از سهمیه تالاب را به دست آورد.
 سوال: تامین آب در زمان خشکسالی، به عنوان یکی از مزایای سدسازی برشمرده می شود. آیا سدهای سیمره و کرخه در بالادست نتوانسته به هورالعظیم کمک کند؟
نه تنها کمکی نکرده، بلکه سدسازی در حوزه کرخه به ویژه سد کرخه از دلایل اصلی خشک شدن هورالعظیم است. از نظر آبگیری و میزان حقابه، نه فقط هورالعظیم بلکه همه تالاب ها و جنگل ها و زیستگاه های استان، متاثر از سدهای بالادست بوده اند. در سدهایی که ساخته شده سهمیه تالاب فقط روی کاغذ نوشته می شود ولی در عمل هیچگاه محقق نمی شود. چون مدیریت در بالادست ضعیف است. مدیریت حوزه رودخانه کرخه قبل از رسیدن آب به تالاب، هنوز سنتی است و متولیان امر همچون سازمان های جهاد کشاورزی و آب و برق استان، به مدیریت این حوزه در بالادست توجهی نکرده اند. هنوز برداشت ها و آبیاری مزارع سنتی و بی رویه است و الگوی کشت هم نامناسب است. برای اجرای روش های جدید آبیاری مثل تحت فشار و قطره ای تا حالا کاری نشده است. با این نوع مدیریت، حتی در صورت رهاسازی آب بیشتر از سدها، نمی توان انتظار داشت که آبی به تالاب برسد، زیرا کشاورزان مسیر، قبل از رسیدن آب به تالاب آن را برداشت می کنند و این عامل نابودی تالاب ها شده است. تالاب جایی است که به آب زنده است و باید آب باشد تا به حیات خود ادامه دهد.
 سوال: از سال 87، بیش از هشت هزار هکتار از هورالعظیم به وزارت نفت واگذار شد. فعالیت صنعت نفت در این میان چقدر روی تالاب تاثیر داشته است؟
فعالیت شرکت های نفتی در هورالعظیم بدون توجه به محیط تالابی بوده و فشارهای دولت ها روی توسعه و برداشت زودهنگام منابع نفتی از تالاب متمرکز بوده است که این مساله آسیب جدی به هورالعظیم وارد کرده است. این آسیب هم از نظر زیستگاهی و هم از نظر شکلی بوده است.
 سوال: منظورتان دکل های نفتی است؟
هم دکل های نفتی و جاده های متعددی که ساخته شده و هم ورود ماشین آلات، به تالاب آسیب زده اند. جاده هایی که در تالاب ساخته شده آنقدر عریض هستند که اسم آنها را اتوبان گذاشته ام: «اتوبان همت»، «اتوبان سید الشهدا» و...
از نظر زیستگاهی نیز تقسیم شدن تالاب به شمالی- جنوبی- شرقی و غربی و پنج حوضچه (مخزن) مجزا، از عواملی است که روی تالاب تاثیر منفی داشته است.
 سوال: هورالعظیم یک تالاب مرزی است. این مساله چه تاثیری روی یکپارچگی تالاب گذاشته است؟
متاسفانه همیشه شاهد رویکردهای یکجانبه و اغلب هم صرفا امنیتی در این تالاب هستیم. نمونه آن ساخت دایک مرزی (که یک سد بتنی است) و جاده مرزی برای جداسازی بخش های ایرانی و عراقی تالاب است، در حالی که موقعیت زیستگاهی هور نادیده گرفته شده و زیرگذرهای لازم رعایت نشده است. ما هم هر چه در این زمینه تلاش کردیم موفق نشده ایم. به طور نمونه تنها در همین جاده مرزی (علاوه بر سایر جاده هایی که در تالاب ساخته شده)، روزانه چندین لاک پشت فراتی (که گونه منحصربفرد و در حال انقراض است) کشته می شوند. این لاک پشت ها اغلب از بخش عراقی هور که الان خشک است برای رسیدن به زیستگاه مطلوب تر سعی می کنند از دایک مرزی عبور کنند ولی یا توسط خودروهای عبوری زیرگرفته می شوند و یا بعد از تقلای زیاد می میرند.
 سوال: بعد از جنگ اغلب روستاهای هورالعظیم متروکه شده. با توجه به اهمیت مردم بومی در حفاظت از تالاب ها، نقش مردم بومی در هورالعظیم در سال های اخیر چه بوده؟
جوامع محلی و مردم بومی ساکن هورالعظیم بهره بردار اصلی تالاب به شمار می آیند، اما در شرایط فعلی اغلب آنها تالاب را عامل بازدارنده برای معیشت خود تصور می کنند و برای حفاظت از آن همکاری نمی کنند. زیرا به دلیل محدودیت های شدید و مقررات دشوارو دست و پاگیر که سازمان ها ایجاد کرده اند، از جمله نبود آب، مشکلات امنیتی و مجوزهای صید و شکار، مردم بومی رغبتی به همکاری در حفاظت از تالاب نشان نمی دهند. این مساله نیز به تنش ها در هورالعظیم و تالاب های دیگر استان دامن زده است.
بسیاری از بومی های هورالعظیم اکنون جذب مشاغل کاذب شده اند. حدود 80 درصد از جوانان روستایی ساکن در اطراف این تالاب زمین و دام خود را فروخته و با پول آن خودروی پلاک اروندی خریده و در شرکت های نفتی فعال در هور گذاشته اند که کار کند.
 سوال: شاید مردم از روزی رسانی تالاب قطع امید کرده اند؟
درآمد خودروهایی که به شرکت های نفتی اجاره می دهند موقت است اما در حال حاضر پولی که از این طریق درمی آورند، بیشتر از شکار، صید، کشاورزی، نی بری، صنایع دستی و محصولات لبنی است که از تالاب کسب می کنند، مخصوصا که با خشک شدن هور، این منابع به کلی تهدید می شود. مردم با خودشان می گویند که با صید روزی پنج ماهی، خرج زندگی شان درنمی آید.
یکی از راه های مدیریت زیستگاه ها برداشت از آن زیستگاه است. اما با وجود رشد زیاد نی ها، مردم بومی جرات چیدن آنها را ندارد. مردم از سازمان محیط زیست و ارتش می ترسند و از سوی دیگر خیلی از آنها دام هایشان را فروخته اند و دیگر نیازی به نی ندارند.
 سوال: آیا این بدین معنی است که مزایای تالاب برای بومی ها کم شده است؟
خیلی پایین آمده و این به ضرر تالاب است. حالا 80 درصد از کسانی که دارند از تالاب استفاده می کنند و به شکار و صید می پردازند شهری هایی هستند که برای تفریح می آیند، نه مردم بومی که برای معیشت از آن استفاده می کنند. فصل گذشته حدود چهار هزار پروانه صید در هورالعظیم صادر کردیم که تعدادشان به نسبت گذشته خیلی کم شده است. علاوه بر این بسیاری از این صیادها از اهواز، خرمشهر و یا شادگان برای شکار به هورالعظیم می آیند و تعداد کمی از آنها بومی ها هستند. پس اول باید بیائیم باورها را درست کنیم.
 سوال: مثلا چه کاری باید انجام شود؟
مهمترین کاری که باید انجام شود این است که اعتماد مردم را جلب کنیم تا به این باور برسند که تالاب فقط برای سازمان محیط زیست و وزارت نیرو نیست و متعلق به مردم بومی است و آنها بهره بردار اصلی هستند. از سوی دیگر نباید منابع درآمدی آنها از تالاب را محدود کنیم. مساله مهم دیگر اینکه آب مورد نیاز تالاب (حقابه) را به هر طریقی تهیه و تامین کنیم. اگر آب به تالاب وارد شود می تواند خود را از نو بازسازی کند و نی ها دوباره شروع به رشد می کنند.
 سوال: فقط مردم نیستند، اکنون بسیاری از مسئولان استان نیز هنوز به کارکردهای تالاب باور ندارند.
اول مردم باید ورود کنند و قبول کنند تا دام ها و زمین خود را برای یک شغل کاذب نفروشند و به حاشیه شهرها نروند، و بعد نوبت به مسئولان می رسد. ما همیشه به این مساله انتقاد داشتیم. متاسفانه مسئولان هنوز تصور می کنند تالاب محل تخلیه و ذخیره پساب است. هر جا نیاز به تخلیه زهاب ها باشد، و هر کجا که زهکش ها مزاحم راه آهن و تاسیسات نظامی و یا شهری بشود و یا آب شور بشود، به سمت تالاب منحرفش می کنند. این در حالیست که تالاب های ما اکوسیستم آب شیرین هستند. برخی ها هنوز باور ندارند که تالاب برای ادامه حیات، آب شیرین و کافی لازم دارد. اگر آب داشته باشد معضل آتش سوزی و ریزگرد نخواهد داشت؛ به جای آن درآمد، تنوع زیستی، گردشگری و از همه مهمتر اعتبار و شهرت جهانی در فهرست رامسر و یونسکو بوجود می آید. اما اگر آب نداشته باشد همه اینها را ندارد و مشکلات کماکان پابرجا خواهد بود.
 سوال: وضع در بخش عراقی هورالعظیم چگونه است؟
در بازدیدی که داشتیم مشاهده کردیم مشکلات هورالعظیم در عراق خیلی بیشتر است چون عنصر حیاتی تالاب، یعنی آب، در آنجا اصلا وجود ندارد و یا خیلی کم است. اما در مقابل وابستگی مردم محلی به تالاب خیلی بیشتر است. دو سال پیش که آب خوبی وارد تالاب شده بود، این مساله ملموس بود و امسال اگر چه تالاب آب ندارد اما هیچکدام زمین و گاومیش خود را برای خرید خودروی لوکس نفروخته اند. در بخش عراقی در زمینه صنعت نفت بهتر کار شده و تعداد چاه ها و جاده هایی که احداث شده محدودتر است. مهم تر از همه اینکه هورالعظیم بخش عراق را ثبت بین المللی کرده اند. آنها برای احیای هور گام های خوبی برداشته اند. مثلا برای احیای تالاب های مرکزی، آب فرات را در قسمت هایی مسدود کرده و سدخاکی زده اند تا آب رودخانه را به تالاب بازگرداند. عراقی ها معتقد هستند «چبایش» که خانه های ساخته شده از نی، روی آب هستند، برای آنها اولویت دارد و می خواهند این خانه ها را حفظ کنند.
 سوال: اما سدسازی های ترکیه آینده مبهمی را برای هورالعظیم رقم زده است.
چشم انداز خوبی نداریم. مطمئنا با آبگیری این سدها وضعیت از شرایط فعلی به مراتب بدتر می شود و همه چیز از بین می رود؛ نه فقط هورالعظیم بلکه رودخانه ها و جنگل های کرخه و دز و حیات وحش منطقه؛ به طور کلی همه زیستگاه هایمان از بی آبی می میرند. وقت آن رسیده است که در این موارد وارد مذاکره با کشورهای همسایه شویم. ترکیه باید حقابه رودهای ما و سوریه و عراق را رعایت کند. دولت ها باید برای حفظ تالاب ها سند همکاری امضا کنند.
 


http://www.khozestan-online.ir/fa/News/54674/آب؛-تنها-مرهم-خودسوزی-هورالعظیم-است
بستن   چاپ