پیام خوزستان- مثنوی قالبی از شعر فارسی
است که دارای ابیات زیادی بوده و برای سرودن داستانها و مطالب طولانی کاربرد
دارد. در این قالب هر بیت دارای قافیهای جداگانه است و به همین دلیل به آن مثنوی یا
"دوتادوتا" گفته میشود.
از بزرگترین سرودههای ادبیات پارسی که در قالب مثنوی سروده
شدهاند، شاهنامه فردوسی است. کلیله و دمنه رودکی و آفریننامه ابوشکور بلخی نیز
از اولین نمونههای مثنوی است. از جمله دیگر سرایندگانی که از این قالب استفاده
کردهاند میتوان از مولانا جلالالدین بلخی نام برد که مطالب عرفانی خود را در
قالب مثنوی سروده است. نظامی، سعدی، عطار و جامی نیز از دیگر شاعران بزرگ این
قالباند. این قالب شعری خاص زبان فارسی است.
اما داستان ضربالمثل «مثنوی هفتاد من» چیست؟ آیا به راستی
این اصطلاح از 70 بار تکرار شدن کلمه "من" در مثنوی مولانا نشات گرفته
است؟ با اندکی تحقیق به شعری با عنوان شعر مثنوی هفتاد من برمیخوریم که بسیاری از
افراد آن را به مولانا نسبت میدهند اما با کمی جستوجوی بیشتر درمییابیم که این گونه
نیست و به برپایه آن چه که در "ملکانه" آمده است شعر مثنوی هفتاد من به
ناصر فیض، شاعر طنزپرداز ایرانی، تعلق دارد و در کتاب "املت دستهدار"
منتشر شده است.
نسبت دادن اشعار، نوشتهها و عبارات گوناگون به شخصیتهای
مختلف چیز جدیدی نیست و این تنها یک نمونه از هزاران عبارات و اشعاری است که در ایران
به افراد مختلف نسبت میدهند. این که چرا و با چه هدفی این کار صورت میگیرد جای
بسی سوال دارد. با این حال اما در رایج بودن آن شکی نیست. در زیر نمونه اصلی این
شعر، نوشته ناصر فیض، شاعر طنزپرداز ایرانی، را با یک دیگر میخوانیم:
مثنوی هفتاد من از ناصر فیض:
مَن اگر با مَن نباشم میشَوَم تنهاترین
کیست با مَن گر شَوَم مَن باشد از مَن ماترین
مَن نمیدانم کیام مَن، لیک یک مَن در مَن است
آن که تکلیف مَنَش با مَن مَنِ مَن، روشن است
مَن اگر از مَن بپرسم ای مَن ای همزاد مَن!
ای مَن غمگین مَن در لحظههای شاد مَن!
هرچه از مَن یا مَنِ مَن، در مَنِ مَن دیدهای
مثل مَن وقتی که با مَن میشوی خندیدهای
هیچ کس با مَن، چنان مَن مردم آزاری نکرد
این مَنِ مَن هم نشست و مثل مَن کاری نکرد
ای مَنِ با مَن، که بیمَن، مَنتر از مَن میشوی
هر چه هم مَن مَن کنی، حاشا شوی چون مَن قوی
مَن مَنِ مَن، مَن مَنِ بیرنگ و بیتأثیر نیست
هیچ کس با مَن مَنِ مَن، مثل مَن درگیر نیست
کیست این مَن؟ این مَنِ با مَن ز مَن بیگانهتر
این مَنِ مَن مَن کنِ از مَن کمی دیوانهتر؟
زیر باران مَن از مَن پر شدن دشوار نیست
ورنه مَن مَن کردن مَن، از مَنِ مَن عار نیست
راستی! این قدر مَن را از کجا آوردهام،
بعد هر مَن بار دیگر مَن، چرا آوردهام؟
در دهان مَن نمیدانم چه شد افتاد مَن
مثنوی گفتم که آوردم در آن هفتاد من
http://www.khozestan-online.ir/fa/News/82716/هفتاد-من-از-املت-دستهدار-درآمده-است!