خطر تازه به دوران رسیدهها برای انقلاب
مقالات
بزرگنمايي:
پیام خوزستان - مدتی پیش بود که آمریکاییها اعلام کردند که دیگر مکانیسم ماشه فعال شده و حالا باز هم بسیاری از رسانهها سوال میکنند که خوب حالا قرار است چه بلایی سر ایران بیاید؟ تا جایی که به ایرانیها برمیگردد دههها است که در تحریم هستیم و تحریمهای ثانویه آمریکا که بر علیه ایران وضع شده به مراتب شدید تر از تحریمهای شورای امنیت است.
تنها تفاوت تحریمهای جدید آمریکاییها این بود که پس از چند سال آمریکاییهایی هم که خود را به خواب زده بودند، متوجه شدهاند تحریم هایشان هیچ تاثیری روی ایران نگذاشته و دیگر کاری از دستشان بر نمیآید مگر اینکه بخواهند به جنگ با ایران بروند و البته شرایط جنگ هم مهیا نیست.
البته با توجه به مخالفت کل جامعه جهانی با رویکرد آمریکا میتوان گفت این تحریمها تاثیر آنچنانی بر اوضاع بد اقتصادی ای که ایرانیها در حال حاضر شاهدش هستند، نخواهد داشت و به قول معروف آنکه سرش زیر آب است برایش فرقی ندارد چه یک وجب زیر آب باشد چه صد وجب؛ بر کسی هم پوشیده نیست که توانمندی ایران برای مقابله با تحریمهای کذایی جهانی به دو دلیل است یکی شرایط ژئوپولیتیک واقتدار خدادادی اقتصادی ایران و دیگری استقامت، مقاومت و نجابت مردم ایران است.
بر کسی پوشیده نیست که دشمنان ایران زمین امروزه نه فقط به دنبال سرنگونی نظام در ایران هستند بلکه به دنبال نابودی ایران زمین هستند و به قول معروف همسایههایی داریم که اعتقاد دارند سر به تن ایرانیها نباید باشد و چند صد سال است که به دنبال نابودی ایرانیها هستند، شاید تکرار مکررات باشد اما باید به این نکته اشاره کرد که تحریمهای آمریکا و انگلیس و بالطبع غرب بر علیه ایران از زمان ملی شدن صنعت نفت در ایران شروع شد و از همان زمان پروژه به اصطلاح رام کردن ایرانیهای سرکش در آمریکا و انگلیس کلید خورد.
بعد از انقلاب هم بیش از چهل سال است که ایرانیها تحت شدیدترین تحریمهای بین المللی قرار دارند ولی هنوز سر خم نکرده اند و حتی در بسیاری از موارد پیشرفت هم داشته اند و اگر چهل سال دیگر هم این تحریمها ادامه یابد باز هم قدرت مقاومت و پیشرفت دارند، "اما" اینجا یک "اما" بزرگ وجود دارد که میتواند همه چیز را تغییر دهد؛ اصلیترین دلیل توان ایران در مقابله با ظالمانه ترین تحریمهای تاریخ بشریت (به نقل از خود آمریکاییها) استقامت، مقاومت و نجابت مردم ایران است و امروز بزرگترین خطر این است که این استقامت و مقاومت و نجابت مردم ایران ضعیف شود.
این استقامت و مقاومت و نجابت مردم ایران هم زمانی ضعیف میشود که ببینند خودشان همه سختیها را تحمل میکنند اما شخصیت هایی که خود را وابسته به حکومت معرفی می کنند در رفاه بیش از حد افراطی زندگی می کنند و فرزندان خود را به خارج فرستاده اند تا دور از فشارهای داخل کشور باشند. زمانی که انقلاب شده اکثریت مطلق مردم ایران به خیابانها آمدند و انقلاب کردند، انقلابیها از همه اطیاف جامعه بودند، حتی برخی که امروزه خود را مخالف نظام و حکومت معرفی میکنند هم جزو انقلابیها بودند، متأسفانه در همان ابتدای انقلاب برخی شروع کردند به مصادره انقلاب به نفع خود، برخی رفتند جبهه و برای دفاع از مملکت از جان و خون سرمایه گذاشتند و سینه سپر کردند تا دشمن نتواند وجبی از خاک ایران زمین را تسخیر کند در حالی که برخی در پشت جبههها به شگردهای مختلف در حال سوء استفاده از نام انقلاب و مصادره انقلاب و مصادره خاک ایران و غصب اموال دیگران به نام خود تحت چتر انقلاب و نظام بودند.
در شور انقلاب و بهبوهه جنگ بسیاری متوجه نبودند در پشت جبههها چه اتفاقی در حال رخ دادن هست اما به هر حال برخی بر مناصب سیاسی و برخی دیگر بر جایگاههای اقتصادی مملکت سوار هستند و تا به امروز ول کن ماجرا نیستند، و امروزه خود را نظام و انقلاب و حکومت میدانند و دیگران را جدا میکنند. هر تصمیمی که میگیرند را نیز به اسلام و نظام و حکومت متصل میکنند چون خود را صاحب نظام و حکومت و حتی اسلام میدانند و دیگران را جدا؛ حال آنکه این انقلاب یک انقلاب مردمی بود که همه مردم ایران هم در آن شریک بودند، هستند و خواهند بود و صاحب آن مردم ایران هستند نه تعداد اندکی که مدعی مالکیت بر آن هستند وحق خود میدانند که بر سفره آن بنشینند و هر آنچه که می خواهند بخورند.
گویا فرصتطلبان سیری هم ندارند، با توجه به درآمدهای متعارف در ایران نمیتوان تصور کرد که فرزند یک مدیر دولتی و یا حتی کارمند دولتی در حدی باشد که بتواند مثلا یک ماشین چندین میلیارد تومانی و یا خانه چند ده میلیارد تومانی داشته باشد اما مشاهده میکنیم بسیاری از مدیران و یا حتی برخی کارمندان ثروتهای بسیار عجیب و غریبی در اختیار دارند، و کسی از آنها سوال نمیکند که از کجا آوردهاند. قوه قضائیه که انقلابی را آغاز کرده معاون فاسدش را به سی و یک سال زندان محکوم کرده و اموال وی را مصادره کرد، حال این سوالی مطرح است که چرا پیش از این هیچ کس سراغی از اموال آقای طبری نگرفته بود و سوال نکرده بود که فلانی از کجا آوردهای که چند آپارتمان در برج فلان و... داری؟
امروزه بزرگترین خطری که نظام و حکومت و حتی اسلام را در ایران تهدید میکند تحریمهای آمریکا و یا شورای امنیت و یا توطئه های آمریکا و اسراییل نیست، چون تا وقتی که مردم پشت نظام خود باشند هیچ کدام از اینها نمیتواند تاثیرگذار باشد، بزرگترین تهدید همین افرادی هستند که با نام اسلام و انقلاب و نظام و ... اموال آنچنانی ای را به دست آورده اند و امروزه در حال خودنمایی میان مردم هستند. مردم شاید بتوانند همه شرایط فشارهای اقتصادی را تحمل کنند اما وقتی این افراد را میبینند تاب تحمل شان از بین میرود؛ به نظر میآید شرایط مملکت امروزه نیاز دارد سرعت در برخورد با این افراد بسیار سریعتر و سنگینتر باشد و اگر برای یک فرد معمولی که از نام اسلام و انقلاب و نظام برای پوشش فعالیتهای خود جهت سوء استفاده از سیستم اقتصادی مملکت بهره میبرد چندین برابر بیشتر حکم بریده شود.
اگر از اول یک نظارت سفت و سخت بر کار اینها بود آیا کار به اینجا می رسید که چندین شهردار و اعضای شورا و ... به خود اجازه دهند به دنبال اختلاس و سوء استفاده از موقعیت بروند. شاید بسیاری اخبار مرتبط با این افراد در شهرهای بزرگ را بشنوند چون خوب نظارت بیشتر است اما کافی است به روستاها بروید و بررسی کنید تا ببینید آنجا چه خبر است، شاید بتوان گفت در برخی روستاها فساد وجود دارد چراکه مشکل نبود و یا نقصان نظارت روشن و بدیهی است.
به نظر میرسد برای حفظ نظام هم که شده هر چه سریعتر مجلس باید قوانینی برای رسیدگی به اموال همه مدیران و کارمندان دولتی و مرتبطین با مشاغل حاکمیتی و خانوادههایشان تدوین کند و به یاری قوه قضائیه بشتابد تا نظام عدلیه به این اموال رسیدگی کند تا مردمی که در سخت ترین شرایط بر علیه ظالمانهترین تحریمهای تاریخ بشریت مقاومت میکنند، دلگرم باشند که تنها نیستند. آنهایی هم که از این ماجراها مبرا باشند با افتخار سرشان را بالا بگیرند و در مقابل شایعات سند و مدرک و دلیل داشته باشند و اجرشان نزد خدا محفوظ است.
لینک کوتاه:
https://www.payamekhuzestan.ir/Fa/News/250940/